پاي بندي شديد به خصلت هاي نيکو
«من براي تتميم مکارم اخلاق مبعوث شده ام.» به نظر مي رسد آغاز سقوط ارزش هاي انساني و وارد شدن انسان ها به تاريخ طبيعي حيواني، از موقعي است که اخلاق را از قاموس زندگي [صفحه 191] حذف کردند و وجدان را از کار انداختند و گفتند: وجدان پديده اي است که زندگي خانوادگي و اجتماعي آن را مي سازد، و اصالتي در درون آدمي ندارد! براي اين نابکاري، قيافه ي علمي پوشانيدند و اين موجود را که در نتيجه ي تعليم و تربيت مي توانست به تکاپوي: حمله ي ديگر بميرم از بشر بار ديگر از ملک پران شوم وارد شود، به حدي از پستي و رذالت و حقارت کشانيدند که: جز ذکرني دين او ني ذکر او با اين حال، اين مبتلايان به بيماري زندگي بي هدف و ابزار ناآگاه مصرف و استهلاک، باور نمي کنند که يکي از دلايل سقوط و ارتجاع و حرکت قهقرايي آنان، همين است که مي گويد: من آن انسان زنده ام که در حدود 2000 راه را براي بازي با آلت تناسل و دروازه ي ورود انسان ها به زندگي کشف کرده ام! اما صحبت از خصلت هاي نيکو که يکي از آنها عبارت است از شناختن حقوق حيات مادي و معنوي ديگر انسان ها، يا بايد براي شعر و خيالبافي به کار برود و يا براي جست و خيزهاي ماکياوليست هاي جوامع!
هر اجتماعي از انسان ها که تقيدي به خصلت هاي نيکو نداشته باشد، طعم انسانيت را نخواهد چشيد. اگر چه از همه ي سطوح و ابعاد عالم طبيعت آگاهي داشته و در حد اعلا از آنها بر خوردار بوده باشد، چنان که در تعدادي از جوامع دوران ما مشاهده مي شود، در حقيقت لزوم خصلت هاي نيکو براي يک جامعه ي متمدن، لزوم آب براي ماده ي روينده ي نيازمند به آب است. به همين دليل، در نهج البلاغه، در ده ها مورد، اميرالمومنين عليه السلام به داشتن و تقويت خصلت هاي نيکو اصرار فرموده است. قرآن مجيد يک قسمت از آيات خود را به بيان ضرورت همين خصلت هاي نيکو قرار داده است. در يک جمله ي مختصر، تقيد به خصلت هاي نيکو که انسان را متخلق به اخلاق عالي مي کند، هدف اعلاي بعثت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله معرفي شده است. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرموده است:
تا بر آرم از ملائک بال و پر
آنچه آن در وهم نايد آن شوم
سوي اسفل برد او را فکر او
صفحه 191.