علم كتاب تماما نزد اميرالمؤمنين است











علم کتاب تماما نزد اميرالمؤمنين است



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد: «و يقول الذين کفروا لست مرسلا قل کفي بالله شهيدا بيني و بينکم و من عنده علم الکتاب؛[1] کافران مي گويند شما فرستاده خداوند نيستي، بگو کافيست که خداوند و کسي که علم کتاب در نزد اوست ميان من و شما گواه باشد.»

و پوشيده نيست که قرآن مجيد، علم الکتاب را اقيانوسي از دانش مي داند که اسرار هستي در آن نهان است، مثلا در يک جا مي فرمايد: «و ما من غائبة في السماء والارض الا في کتاب مبين؛[2] هيچ غيبي در آسمان و زمين نيست مگر اينکه در کتاب آشکار قرار دارد.»

و در جاي ديگر مي فرمايد: هيچ ذره اي در آسمان و زمين و يا کمتر و يا بيشتر نيست مگر اينکه خداوند آنرا مي داند و در کتاب مبين قرار دارد.[3] .

و در جاي ديگر بطور واضح مي فرمايد: کليدهاي غيب نزد خداوند است، به جز او کسي از آن آگاه نيست، او مي داند آنچه در خشکي و درياست، هيچ برگي بر زمين نمي افتد مگر اينکه مي داند، هيچ دانه اي در تاريکي زمين و هيچ تر و خشکي نيست مگر اينکه در کتابي واضح قرار دارد. «و لا رطب و لا يابس الا في کتاب مبين»[4] .

و بالاخره براي اينکه به عظمت اين علم الکتاب بيشتر آگاه شويم نگاهي مي اندازيم به داستان حضرت سليمان و بلقيس که در قرآن مجيد آمده است. در اين جريان، حضرت سليمان از اطرافيان خود پرسيد: کداميک از شما تخت بلقيس را قبل از اينکه او و افرادش بيايند نزد من حاضر مي کند؟ يکي از جنيان گفت: من آن تخت را قبل از اينکه شما از جاي خود برخيزي حاضر مي کنم!

در اين ميان قرآن مي گويد: کسي که در نزد او دانشي بود «قال الذي عنده علم من الکتاب» گفت: من آنرا زودتر از بهم خوردن پلک چشم تو حاضر مي کنم[5] و اين کار را کرد.

توجه داريد که قرآن مجيد دارنده اين قدرت رابه عنوان کسي که اندکي از علم کتاب را دارد ياد مي کند، و از اين نکته معلوم مي شود که دانش اين کتاب بايد بسيار گسترده باشد که اندکي از آن، اينگونه انسان را قدرتمند مي کند و لذا در احاديث متعدد از اهل البيت عليهم السلام ذکر شده است که فرمودند: دانش آنکه بخشي از علم الکتاب را داشت در مقابل دانش د کسي که تمامي علم کتاب را دارد همانند تري بال مگسي است از آب دريا!![6] .

آري و با تکيه بر همين علم و منبع بود که عده اي از اصحاب امام صادق عليه السلام مثل عبدالاعلي و عبيدة بن عبدالله بن بشير همگي از امام صادق عليه السلام شنيدند که مي فرمود: من مي دانم آنچه در زمينها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود، آنگاه حضرت اندکي درنگ نمود و چون ديد که اين سخن بر شنوندگان سنگين آمد فرمود: من اينها را از کتاب خدا مي دانم، خداوند مي فرمايد: در قرآن است بيان همه چيز.[7] .

روايات اهل البيت عليهم السلام قاطعانه اعلام مي دارد که صاحب اين علم، اميرالمؤمنين عليه السلام و پس از او ائمه اطهار عليه السلام از اولاد معصومين او مي باشند.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به ابوسعيد خدري که از آن آيه مبارکه پرسيده بود فرمود: او برادرم علي بن ابيطالب است.[8] .

و امام صادق عليه السلام در حديث صحيح فرمود: «الذي عنده علم الکتاب هو الميرالمؤمنين عليه السلام؛ آنکه در نزد او دانش کتاب است همان اميرالمؤمنين عليه السلام است.»[9] .

يکي از اصحاب امام باقر عليهم السلام از حضرت در مورد آيه مذکور سؤال کرد، حضرت فرمود: ما (اهل البيت عليه السلام) هستيم و علي اول ما و برترين ما و نيکوترين ما بعد از پيامبر اکرم عليه السلام مي باشد.[10] .

امام صادق عليه السلام به عبدالله بن وليد فرمود: مردم در مورد پيامبر اولوالعزم و اميرالمؤمنين چه مي گويند؟ عرض کردم: هيچکس را بر پيامبران اولوالعزم مقدم نمي کنند.

امام عليه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالي در مورد موسي عليه السلام فرمود: «و کتبنا له في الالواح من کل شي ء موعظة؛[11] براي او در آن لوحها برخي از مواعظ را نوشتيم.» و نفرمود تمامي موعظه ها را، و در مورد عيسي عليه السلام فرمود: «و ليبين لکم بعض الذي تختلفون فيه؛[12] تا عيسي براي شما برخي از موارد اختلاف را بيان کند.» و نفرمود همه آن را، اما در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «قل کفي بالله شهيدا بيني و بينکم و من عنده علم الکتاب؛[13] بگو خدا و کسي که تمامي علم کتاب نزد اوست ميان من و شما براي گواهي کافيست.» و سپس حضرت براي اينکه عظمت اين دانش، معلوم گردد به آيه ديگر استناد جسته فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: «و لا رطب و لا يابس الا في کتاب مبين».[14] .

آنگاه حضرت صادق عليه السلام فرمود: علم اين کتاب (با اين عظمت) نزد علي عليه السلام است.[15] .









  1. رعد، 43.
  2. نمل، 75.
  3. سبا، 3.
  4. انعام، 134.
  5. نمل، 40.
  6. تفسير نورالثقلين، ج 4، ص87 از تفسير علي بن ابرهيم.
  7. بصائرالدرجات، ص127 و.128 «و نزلنا عليک الکتاب تبيانا لکل شي ء» 89 نحل.
  8. تفسير نورالثقلين، ج 2 ص523 از امالي صدوق (ره).
  9. تفسير نورالثقلين، ج 2 ص523 از تفسير علي ابن ابراهيم.
  10. همان، ج 2 ص521 از اصول کافي.
  11. اعراف، 145.
  12. زخرف، 63.
  13. رعد، 43.
  14. انعام، 59.
  15. الاحتجاج، ج 2، ص 139.