سگهاي حوأب بر عايشه پارس كردند











سگهاي حوأب بر عايشه پارس کردند



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مؤلف گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام در اين گفتار اشاره فرمود به مغلوب شدن سپاه بصره در جنگ جمل و تعداد کشته هاي آنها و همچنين به پارس کردن سگهاي حوأب بر عايشه. حوأب نام منطقه اي بود که عايشه در راه بصره به آن رسيد، با ورود او، سگهاي بسياري بر او پارس کردند! يکي از ياران او گفت: آب حوأب چقدر سگ دارد؟ عايشه با شنيدن اين سخن تکان خورد و پرسيد: نام اين مکان چيست؟ گفتند: حوأب. ناگهان فرياد زد: مرا برگردانيد به سوي حرم پيامبر صلي الله عليه و آله (يعني مدينه) پرسيدند براي چه؟ گفت: پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: گويا مي بينم يکي از همسرانم را که ميان گروهي طغيانگر قرار داشته و سگهاي حوأب بر او پارس مي کنند اکنون معلوم شد که آن زن من هستم، سپس ناله کرد و گفت: «انا لله و انا اليه راجعون» آنگاه، شتر خويش را خواباند و يک شبانه روز در آنجا ماند و ادامه نداد، هر چه خواستند او را حرکت دهند راضي نشد، تا اينکه طلحه و زبير پنجاه نفر عرب باديه نشين را با دادن هديه هائي قانع کردند تا اينکه شهادت دادند اينجا آب حوأب نيست.[1] .

عبدالله بن زبير نيز دست به حيله اي ديگر زد و در ميان سپاه شايع کرد هم اکنون علي بن ابيطالب مي رسد و عايشه از ترس، حرکت کرد.[2] .









  1. و برخي تعداد اين شاهدان زور را هفتاد نفر ذکر کرده و گفته اند اين اولين شهادت زور در اسلام بوده است. بحار، ج 8، ص422 کمپاني.
  2. بحار، ج 8، ص423 و ص421 قريب من هذا.