آنها علي را با عثمان اشتباه گرفتند











آنها علي را با عثمان اشتباه گرفتند



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مؤلف گويد: عجب فکر خامي در سر امثال زبير بود که حضرت علي عليه السلام را با مثل عثمان اشتباه نموده اند! اميرالمؤمنين عليه السلام همان عدالت گستري است که مي فرمود: بخدا سوگند اگر تمام شب را بر روي خارهاي (نوک تيز) بوته خار سعدان به سر برم و در ميان زنجيرها کشيده شوم، نزد من محبوبتر از اين است که با غصب دنياي مردم و ظلم به آنها بر خدا و رسول او صلي الله عليه وآله وسلم وارد شوم. چگونه ظلم کنم براي نفسي که ارکان آن پر شتاب به سوي نابودي مي رود و در ميان خاک، مدتهاي طولاني خواهد آرميد. به خدا قسم عقيل (برادر نابينا و بزرگ حضرت علي عليه السلام) را ديدم که آنقدر فقر بر او فشار آورده بود که از من تقاضاي ده سير گندم بيت المال (بيش از حق خود را) داشت، اطفال او را ديدم با موهاي پريشان، صورتهاي غبار آلوده که گويا با نيل[1] سياه شده بود. براي اين منظور بسيار نزد من آمد و سفارش د کرد، به سخنانش گوش دادم، او گمان کرد من دين خود را خواهم فروخت و راه خود را کنار زده به دنبال او خواهم رفت. آهني را گداختم و آنرا نزديک بدن او بردم (فقط نزديک، بدون برخورد با او) تا عبرت بگيرد که ناگاه ناله اي از درد کشيد که نزديک بود آتش گيرد، به او گفتم: مادران بر تو بگريند اي عقيل! تو از آتشي که انساني براي بازيچه خود آنرا گداخته ناله مي کني ولي مرا به طرف آتشي که خداوند جبار براي خشم خود برافروخته مي کشي؟ تو از آن آتشي مي نالي، من از شعله جهنم ننالم؟![2] .









  1. آهني که با آن حيوانات را داغ زنند و علامت گذارند.
  2. نهج البلاغه، خطبه 215 فيض الاسلام.