رفاه طلبي و اشرافيت طلحه و زبير و امثال ايشان











رفاه طلبي و اشرافيت طلحه و زبير و امثال ايشان



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

در زمان خلفاي پيشين بسياري از اشراف از جمله طلحة و زبير داراي ثروتهاي حيرت انگيزي شده بودند.

زبير بن عوام داراي يازده خانه در مدينه و دو خانه در بصره و يکي در کوفه و يکي در مصر بود، او چهار زن داشت که وقتي ارث او را تقسيم ميکردند بعد از کم کردن ثلث او به هر زني يک ميليون و دويست هزار (درهم يا دينار) رسيد.

در صحيح بخاري آمده است که بنابر آنچه گذشت دارائي او50200000 خواهد بود ولي ديگران گفته اند: بخاري در محاسبه اشتباه کرده است و مجموع دارائي او59800000 مي باشد.[1] .

از مسعودي در مروج الذهب نقل شده است که زبير هزار اسب در اصطبل داشت، مالک هزار بنده و هزار کنيز و املاک بود.[2] .

طلحة بن عبيدالله همدم زبير نيز ثروتي سنگين اندوخته بود، در حالات او آورده اند که درآمد او از غلات عراق، روزي هزار دينار بود. (هر دينار يک مثقال طلا مي باشد).

اما درآمد او در حجاز را بيش از اين برآورد کرده اند، ابن جوزي گويد: طلحة سيصد بار شتر از طلا داشت. عمرو بن عاص گويد: ارث به جا مانده از طلحة صد بهار است که هر بهار سه قنطار بود! همو گفته است که شنيدم که بهار به پوست گاو گويند، يعني يکصد پوست گاو پر از طلا، ابن عبدريه اين خبر را سيصد بهار از طلا و نقره ذکر کرده است. غير از ايندو نفر افراد بسياري نيز از اين گنجينه ها در اختيار داشتند، مثلا عبدالرحمن بن عوف داراي ده هزار گوسفند و هزار شتر و يکصد اسب بود.

او وقتي يکي از چهار همسر خود را هنگام مريضي (آخر عمر) طلاق داد سهم ارثيه او را به يکصد هزار دينار مصالحه کردند. گويند بنابر قانون ارث مي بايد دارائي او بيش از سي ميليون دينار باشد، شمشهاي طلاي او را با تبر تقسيم مي کردند به گونه اي که دست کارگرها متورم شد.









  1. الغدير، ج 8، ص 282.
  2. الغدير، ج 8.