اميدوارم آسايش من نزديك باشد











اميدوارم آسايش من نزديک باشد



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين عليه السّلام در يک سخنراني که در آخر عمر شريف خود ايراد فرمود:به خدا قسم از آن هنگام که خداوند، محمد صلي الله عليه و آله وسلم را به پيامبري برانگيخت تا به امروز راحتي نديده ام و الحمدلله. به خدا سوگند در کودکي در هراس بودم و چون بزرگ شدم مشغول جهاد گرديدم، با مشرکين مي جنگيدم و با منافقين دشمني مي ورزيدم تا اينکه خداوند پيامبرش را برد و آن مصيبت بزرگ رخ داد و من همواره نگران آن بودم که کار به گونه اي شود که نتوانم تحمل کنم ولي بحمدلله جز خير نديدم. به خدا سوگند از کودکي شمشير مي زدم تا اينکه به پيري رسيدم، و آنچه مرا در اين حالاتم به شکيبائي وادار مي کند اين است که همه آنها در راه خدا و رسول اوست. و من اميدوارم که آسايش من سريع و نزديک باشد زيرا اسباب آن را مي بينم. پس از اين سخنان اندکي نگذشت که حضرت به شهادت رسيد.[1] .









  1. الارشاد، ص 275.