پيشگوئيهاي حضرت امير در مورد شهادت خويش
اگر کسي اجلش را بشناسد علي بن ابي طالب است
هيچکس را جز قاتلم نکشيد
اميدوارم آسايش من نزديک باشد
امسال در يک صف حج خواهيد نمود
به خدا سوگند من کشته خواهم شد
قاتل تو بدبخت ترين امت است
يکي دو شبي بيش نيست
امشب همان شبي است که به من وعده داده شده است
اين محاسن به خون رنگين شود
وصي پيامبر بعد از او چند سال عمر مي کند
مرگ در کمين من است
اينک يک امتحان مانده که به آن نزديکم
روح من روح تو را نمي شناسد
پس چه کسي مرا مي کشد؟
به خدا سوگند نمي بينم به آنچه گفتي وفا نکني
آيا عبدالرحمن بن ملجم توئي؟
در ميان شما اندکي بيش نخواهم ماند
شکايت اميرالمؤمنين نزد پيامبر اکرم
پيشگوئيهاي حضرت علي در نامه به معاويه
من از اينها ملول شدم و اينها نيز از من
يا علي چرا در کوفه مانده اي و به مدينه برنمي گردي؟
من زندگي تو را مي خواهم و تو مرگ مرا
چون صبح کنم کشته خواهم شد
اگر آنچه پدرت مي بيند ببيني گريه نمي کني