بازشو، تنگ شو، فراخ شو











بازشو، تنگ شو، فراخ شو



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

هارون بن عنتره از پدرش روايت کرده و گفت: بارها اميرالمؤمنين عليه السّلام را ديدم که انگشتان خود را مشبک مي ساخت (انگشتان يک دست را در دست ديگر فرو برده و دوبار به سر انگشتان برمي گرداند) و مي فرمود:

بازشو، تنگ شو، فراخ شو، سپس فرمود: شتاب کنندگان (در امر ظهور) هلاک شدند و آنان که نزديک مي شمارند نجات يافتند. و سنگ ريزه بر سر ميخ آنها به جاي مانده (کنايه از قدرت و تسلط کامل که برطرف کردن آن نشايد.)

سوگند مي خورم به خداوند از روي راستي که همانا پس ازاندوه و غم، فتح و گشايش شگفت آوري است.[1] .









  1. الروضة من الکافي.