سه روز ديگر دو نفر جنازه اي را مي آورند و...











سه روز ديگر دو نفر جنازه اي را مي آورند و...



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اصبغ بن نباته از ياران باوفاي حضرت علي عليه السلام است، او مي گويد: اميرالمؤ منين در زمين نجف نشسته بود که به اطرافيان خود فرمود:

چه کسي آنچه من مي بينم مي بيند؟ مردم گفتند، اي چشم بيناي خدا در ميان بندگان خدا چه مي بيني؟ فرمود:

شتري را مي بينم که جنازه اي را مي آورد و دو مرد که يکي از عقب و ديگري از جلو آن حيوان را حرکت مي دهند و بعد از سه روز به نزد شما خواهند آمد!

بعد از سه روز همچنانکه حضرت خبر داده بود وارد شدند و پس از تحيت حضرت فرمود: شما کيستيد؟ از کجا مي آئيد و اين جنازه کيست؟ و براي چه آمده ايد؟

گفتند: ما اهل يمن هستيم، و اين جنازه پدر ماست، هنگام مرگ وصيت کرد که پس از غسل و کفن و نماز، مرا بر شترم بگذاريد و در عراق در نيزار کوفه (نجف) به خاک بسپاريد.

حضرت فرمود: آيا از او پرسيديد چرا؟ گفتند: آري، جواب داد: چون در آن مکان مردي به خاک سپرده مي شود که اگر روز قيامت براي تمام اهل محشر شفاعت کند پذيرفته خواهد شد!

در اين هنگام حضرت علي عليه السلام از جا برخواست و فرمود: راست گفت، به خدا قسم که منم آن مرد.[1] .









  1. بحار، ج 41، ص 357.