قرآن را از اهلش فرا بگيريد نه از ديگران











قرآن را از اهلش فرا بگيريد نه از ديگران



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

و چون اينها را شناختيد بدعتها و زورگوئيها را خواهيد شناخت، و افتراي بر خدا و رسولش و تحريف قرآن را خواهيد يافت، و مي بينيد که خداوند هدايت يافتگان را چگونه هدايت کرده، مبادا کساني که (معارف کتاب و سنت) را نمي دانند شما را به ناداني و (گمراهي) اندازد، چون که براستي علم قرآن را نداند که چيست جز آنکه طعمش را چشيده باشد، و به وسيله علم آن ناداني خود را به دانائي و کوري را به بينائي و کري خود را به شنوائي مبدل سازد.

و کارهاي نيک خود را در نزد خداي که نامش بلند باد ثبت کرده و کارهاي بد را محو و نابود کرده است و به مقام رضوان (خشنودي خداي تبارک و تعالي) نائل گشته. پس علم قرآن را تنها از اهل آن بجوئيد که تنها همانها هستند که نوري که از آن بايد پرتو گرفت و آن پيشواياني که به آنها بايد اقتدا کرد، و آنهايند مايه زندگي، علم و دانش و وسيله مرگ جهل و ناداني. و هم که حکمهاي آنان شما را از علم و دانششان آگاه سازد، و همان خموشي آنها (مردم را) از منطق (صواب) آنان با خبر سازد. و ظاهرشان دليل باطن آنها است (يکي است) با دين و آئين مخالفت نکنند و اختلافي هم در آن ندارند و همان دين (يا قرآن) در ميان آنها گواهي صادق است، و خاموشي است گويا (به ظاهر خموش است ولي بر اهلش گويا) پس آنانند که به خاطر مقام و عظمتي که دارند گواهان هستند به آن حقي که نازل فرموده و خبر دهندگاني هستند راستگو، نه با حق مخالفت دارند و نه در آن اختلاف کنند، سابقه آنها در علم ازلي خدا نيک است، و قضاوت درست خداي عزوجل درباره آنها صادر گشته، و در همين عبرتي است براي پندگيران. پس هرگاه حق به گوشتان خورد بخوبي درک کنيد آن را (يعني آن را مورد عمل و اعتقاد قرار دهيد نه اينکه براي نقل کردن و ذهن خود بسپاريد) زيرا روايت کنندگان و ناقلان کتاب بسيارند ولي مراعات کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند و الله المستعان.[1] .









  1. الروضة من الکافي، ص 245.