چگونه اي آنگاه که چند عين بر يک عين ظلم کنند
حذيفة بن يمان به اميرالمؤمنين عليه السلام در زمان خلافت عثمان گفت: به خدا قسم من کلام تو را و معناي آنرا تا ديشب نفهميدم، آن سخني که در حره (اطراف مدينه) به من گفتي و آن اين بود که فرمودي: چگونه اي، اي حذيفه زماني که چند عين بر يک ظلم کنند؟! در آن موقع پيامبر صلي الله عليه وآله ميان ما بود و ما حقيقت آن را نمي فهميديم تا ديشب که فهميدم (عين اول) ابوبکر بود که نامش عتيق بود و سپس عمر را و ايندو بر تو مقدم شدند و اول اسم آنها عين بود. حضرت فرمود: اي حذيفه فراموش کردي عبدالرحمن ابن عوف را که متمايل به عثمان شد (آنگاه که در شوراي شش نفره پس از مرگ عمر، عبدالرحمن به حضرت علي عليه السلام گفت: يا علي با تو بيعت مي کنم به شرط آنکه به سنت خدا و پيامبر و ابوبکر و عمر رفتار کني، حضرت فرمود: بلکه به سنت خدا و پيامبر و اجتهاد خودم رفتار مي کنم! سه بار عبدالرحمن پيشنهاد خود را تکرار کرد و حضرت همان جواب را داد، آنگاه به عثمان آن پيشنهاد را کرد، عثمان قبول کرد و او خليفه شد، گرچه به همين تعهد خود نيز عمل نکرد و بعدا عبدالرحمن به عثمان اعتراض کرد و گفت: اي عثمان از بيعت با تو به خدا پناه مي برم، و عثمان دستور داد او را از مجلس بيرون کردند و تا آخر عمر، عبدالرحمن با عثمان سخن نگفت). سپس حضرت علي عليه السلام فرمود: زود است که به ايشان ملحق شوند عمرو بن عاص و معاويه فرزند جگرخواره پس ايشانند (عتيق و عمر و عثمان و عمرو بن عاص و معاويه و عبدالرحمن) عينهائي که براي ستم بر من اجتماع کرده اند.[1] .
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ