آگاهي حضرت از مرگ سلمان و طيّ الارض حضرت
جابر انصاري گويد: اميرالمؤمنين عليه السلام با ما نماز صبح را در مدينه خواند، پس از آن روي مبارک را به طرف ما کرده فرمود: خداوند اجر شما را در مرگ برادرتان سلمان عظيم گرداند، آنگاه حضرت عمامه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را بر سر گذارد و بر استري به نام عضبا سوار شد و به قنبر فرمود: اي قنبر ده قدم به شمار، قنبر گويد: ده قدم شمردم خود را بر در خانه سلمان در مدائن ديدم. زادان (گويا همشهري سلمان بوده است) گويد: وقتي زمان وفات سلمان نزديک شد به او گفتم: چه کسي تو را غسل مي دهد؟ گفت: آنکه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را غسل داد (يعني حضرت علي عليه السلام) گفتم: تو در مدائني و علي در مدينه گفت: اي زادان وقتي چانه مرا بستي، صداي در را مي شنوي. زادان گويد: چون چانه او را بستم ناگاه صداي درب را شنيدم، بلافاصله در را باز کردم ديدم اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب است فرمود: اي زادان سلمان فوت کرد؟ عرض کردم: آري حضرت داخل شد و پارچه را از صورت سلمان برگرفت در اين حال سلمان تبسمي کرد! حضرت فرمود: خوشا به حال تو اي بنده خدا، وقتي نزد پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم رفتي مصيباتي را که بر برادرت وارد شده بگو، سپس حضرت مشغول کارهاي او شد (غسل و کفن و نماز) وقتي حضرت بر سلمان نماز مي خواند تکبيري با عظمت از حضرت شنيدم و با حضرت دو مرد را ديدم يکي جعفر (طيار برادر گرام حضرت امير عليه السلام) و ديگري خضر پيامبر عليه السلام بود و همراه هر کدام از جعفر و خضر هفتاد صف از ملائکه در نماز بر سلمان حاضر شدند در هر صفي يک ميليون فرشته بود.[1] .
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ