آگاهي حضرت امير از گفتگوي عمرو با زن











آگاهي حضرت امير از گفتگوي عمرو با زن



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

عمرو بن حريث بعد از گفتگو نزد حضرت برگشت، حضرت به او فرمود: اي عمرو چرا و به چه حقي آن سخنان را در حق من روا داشتي (ساحر و کاهن و مخدوم) آگاه باش به خدا قسم که سخن آن زن درباره من از تو بهتر بود، و من و تو هر دو مقابل خداوند خواهيم ايستاد بنگر چه گريزي از خداوند داري؟ عمرو گفت: يا اميرالمؤمنين من از خداوند استغفار مي کنم و از شما معذرت مي خواهم، مرا ببخش. خدايت ببخشايد.

حضرت فرمود: نه به خدا قسم من هرگز اين گناه را بر تو نمي بخشم، تا من و تو در مقابل آن (خدائي) که ظلم نمي کند بايستيم.[1] .

مؤلف گويد: اينکه حضرت امير عليه السلام عمروبن حريث را نبخشود با آنکه حضرتش درياي رحمت الهي است به جهت نفاق و کينه اي بود که در دل عمرو بود و توبه نکرده بلکه تظاهر مي نمود.

و اين عمرو بن حريث همان است که وقتي عبيداللّه از او خواست تا ميثم را معرفي کند گفت: ميثم تمار دروغگو و طرفدار آن مرد دروغگو علي بن ابيطالب است، ميثم گفت: اي امير او دروغ مي گويد: بلکه منم راستگو طرفدار آن مرد راستگو علي بن ابيطالب که به حق اميرمؤمنان است، و در ترجمه او وي را به عنوان کافر بي دين و دشمن خدا و فرماندار بني اميه معرفي کرده اند.[2] .









  1. الاختصاص، شواهد التنظيم بالاختصاد و الاختلاف.
  2. الکهف: 103.