پيشگوئي حضرت امير در مورد قرامطه











پيشگوئي حضرت امير در مورد قرامطه



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

شارح نهج البلاغة معتزلي گويد: از خبرهاي غيبي عجيبي که از حضرت علي عليه السّلام آگاه گرديدم، خطبه اي بود که حضرت در آن جنگها را بيان مي نمود و ضمنا به قرامطه اشاره نموده فرمود:

آنها دوستي و طرفداري از ما را به خود مي بندند و ادعا مي کنند ولي در باطن،دشمني ما را پنهان دارند و علامت آن اين است که وارثين (اولاد) ما را مي کشند و جوانهاي ما را از خود دور مي کنند.

سپس شارح نهج البلاغة گويد: آنچه حضرت فرموده بود حقيقت يافت، زيرا قرامطه گروه بسياري از خاندان ابوطالب را کشتند که نامهاي ايشان در کتاب مقاتل الطالبين مذکور است. رئيس قرامطه مردي بود به نام ابوسعيد قرمطي که در بحرين خروج کرد و کار او بالا گرفت و ميان او و لشکر خليفه المعتضد بالله جنگهاي سختي واقع شد و چند مرتبه لشکر خليفه را شکست داد و بصره و اطراف آن را غارت نمود.

اين ابوسعيد پدر ابوطاهر قرمطي است اينان پيوسته در شهرها فساد مي کردند، در سال287 ده هزار نفر از لشکريان معتضد به جنگ قرامطه رفتند، اينان تمامي لشکر را اسير کردند و روز ديگر همگي را کشتند و سوزاندند مگر فرمانده آنها عباس بن عمرو را که تنها به سوي معتضد رها کردند و در ادامه خطبه قبل حضرت امير عليه السّلام به آن سکوئي که به آن تکيه مي داد در مسجد کوفه اشاره نمود و فرمود:

گويا حجرالاسود را مي بينم که در اينجا نصب شده باشد، واي بر آنها، فضيلت آن سنگ در خودش نيست بلکه فضيلت او در جايگاه و مقر آن است (يعني خانه خدا) مدتي در اينجا مي ماند سپس در آنجا (اشاره به طرف بحرين) زماني مي ماند، آنگاه به مکان اصلي خود باز مي گردد.

در سال317 هجري ابوطاهر قرمطي ملعون به جانب مکه حرکت کرد، اموال حجاج را غارت کردند، مسلمانان را در مسجد الحرام کشتند و اجساد آنها را در چاه زمزم انداختند، در کعبه را کندند و جامه کعبه را برداشتند و ميان خود تقسيم کردند، يکي از آنها خواست ناودان کعبه را بکند از بام افتاد و هلاک شد، خانه هاي مکه را کندند و با خود بردند، امير بغداد و عراق پنجاه هزار دينار داد که حجر را برگردانند قبول نکردند، مدت بيست و دو سال نزد ايشان بود تا آنکه عبيدالله مهدي که در آفريقا رياست داشت براي ابوطاهر نامه اي نوشت و او بر اين کار زشت ملامت نمود و لعنت کرد و گفت: تو ما را رسوا کردي و دولت ما را به الحاد منسوب نمودي، حجر الاسود را به جاي خود برگردان و اموال مردم را به ايشان پس بده، به همين جهت قرامطه حجرالاسود را به جاي خود برگرداندند.[1] .









  1. تتمة المنتهي، ص276 و 288.