مختصري از حالات عبدالله بن زبير
پدرش زبير از ياران پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و ياران اهل البيت عليه السلام بود تا اينکه در اثر رياست طلبي و اميرالمؤمنين عليه السلام شورش کرد و جنگ جمل را به پا نمود و به گونه اي که قبلا ذکر شد کشته گرديد، بيشترين محرک او در اين امر، فرزندش عبدالله بود، به گونه اي که حضرت امير عليه السلام مي فرمود: زبير همواره با ما بود تا وقتي که پسر شوم او بزرگ شد. از آن پس زبير در صف دشمنان و مخالفان سرسخت ما قرار گرفت.[1] او در دشمني و عداوت با خاندان پيامبر بسيار عجيب بود، و ديديم که تصميم گرفته بود تا بني هاشم را به آتش بسوزاند. سعيد بن جبير گويد: عبدالله بن عباس پيش ابن زبير رفت، به ابن عباس گفت: آيا توئي که مرا پست و بخيل مي داني؟ گفت: آري، از پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله شنيدم که مي فرمود: از اسلام بيرون است کسي که شکم خود را سير کند در حالي که همسايه اش گرسنه باشد. ابن زبير گفت: اي پسر عباس من چهل سال است که بغض شما خاندان را در دل گرفته ام[2] آري او آنقدر خبيث بود که چهل روز بر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله در خطبه ها صلوات نفرستاد و مي گفت: وقتي بر پيامبر صلي الله عليه وآله صلوات مي فرستم عده اي سرفرازي مي کنند[3] يعني خاندان پيامبر در اثر تعظيم و احترام محترم مي شوند و افتخار مي کنند و او راضي به اين نيست!
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ