بشارت حضرت به ابوالدنيا











بشارت حضرت به ابوالدنيا



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مردي بود بنام ابوالدنيا داراي عمري بسيار طولاني، که در ايام ابوبکر متولد شده و در سال317 هجري وفات کرده است. او علت طول عمر خود را چنين ذکر مي کند، گويد:

روزي با پدرم به ملاقات اميرالمؤمنين عليه السلام مي رفتيم، وقتي به محلي نزديک کوفه رسيديم، تشنگي بر ما غلبه کرد، به پدرم گفتم اينجا بنشين من در بيابان بگردم شايد آبي پيدا کنم، وقتي به دنبال آب مي گشتم به گودال آبي رسيدم، خود را در آن شستشو دادم و از آن نوشيدم تا سيرآب شدم، سپس نزد پدرم آمدم و گفتم: برخيز که خداوند ما را از گرفتاري نجات داد، چشمه آبي در نزديکي ماست، با پدرم حرکت کرديم اما هر چه جستجو کرديم اثري از آب نبود! پدرم از شدت تشنگي جان داد، او را دفن کرده به نزد اميرالمؤمنين عليه السلام که قصد صفين را داشت آمدم، حضرت را بوسيدم (حضرت به اين مقدار خضوع اعتراض کرد) تا آنکه گويد: از داستان من سؤال نمود، جريان را گفتم، فرمود: آن آبي که از آن نوشيدي چشمه اي بود که هيچکس از آن ننوشيده مگر اينکه عمر طولاني نموده است. بشارت باد تو را که عمري طولاني خواهي نمود و مرا معمر ناميد.

خطيب گويد: ابوالدنيا در سال سيصد هجري وارد بغداد شد، همراه او پيرمرداني از شهر بودند، مردم از پيرمردها از حالات ابوالدنيا مي پرسيدند.

خطيب گويد: به من خبر دادند که ابوالدنيا در سال317 هجري وفات يافته، شيخ ما در امالي نيز وفات او را همينگونه ذکر نموده است.[1] و شايد اين شخص همان علي بن عثمان الاشجع باشد که معروف به ابوالدنياست. و شيخ کراجکي در کنزالفوائد از او حديثي را با يک واسطه از حضرت امير عليه السلام نقل کرده است و در حاشيه بحار از سيد نعمت الله جزائري با يک واسطه از استادي به نام شيخ محمد چرفوشي نقل مي کند که او را در شام ديده است و او خود را معمر ابوالدنياي مغربي از صحابه حضرت امير عليه السلام ناميد و گويد: او وقتي صفات و علائمي را از حضرت نقل کرد يقين کردم تمام سخنان او صحيح است و او به من از جانب حضرت علي و تمام امامان عليه السلام اجازه روايت داد.[2] .









  1. بحارالانوار، بنابراين، عمرابوالدنيا حدودا سيصد و پنج سال بوده است!.
  2. بحار، ج 57 ص224.