علوم اولين و آخرين پيش من است











علوم اولين و آخرين پيش من است



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

بعد از کشته شدن عثمان و به خلافت رسيدن اميرالمؤمنين عليه السلام و بيعت مردم با ايشان، اميرالمؤمنين عليه السلام در حالي که عمامه پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله را بر سر نهاده و رداي حضرت را بر دوش انداخته بود بيرون آمد و بر فراز منبر قرار گرفت، پس از حمد و ثناي خداوند و تمجيد از پيامبر صلي الله عليه وآله و موعظه و انذار مردم، خود را بر منبر مستقر کرد و فرمود:

اي مردم از من بپرسيد قبل از اينکه مرا نيابيد، از من بپرسيد که علوم اولين و آخرين پيش من است، بدانيد که سوگند به ذات حق: اگر جايگاهي برايم فراهم شود، هر آينه ميان اهل تورات بر طبق تورات آنها، و ميان اهل انجيل (مسيحيان) به حکم انجيل آنها و ميان اهل زبور (پيروان حضرت داوود) به حکم زبور آنها و ميان اهل فرقان (مسلمانان) به حکم فرقان (يعني قرآن) داوري خواهم کرد! آن چنان که همه آنها (تصديق کنند) و بگويند: پروردگارا علي همانطور قضاوت کرد که تو فرموده اي.

به خدا سوگند من به قرآن و حقائق آن از تمامي مدعيان علم قرآن، داناترم، و اگر نبود يک آيه در کتاب خداوند «يمحو الله ما يشاء و يثبت؛[1] خداوند هر چه را خواهد محو مي کند و هر چه را خواهد برقرار مي دارد» من شما را به تمامي حوادث تا قيامت خبر مي دادم! سپس فرمود: «سلوني قبل ان تفقدوني؛ از من بپرسيد قبل از اينکه مرا نيابيد»

سوگند به خداوندي که دانه را شکافت و خلائق را آفريد، اگر از آيه قرآن سوال کنيد به شما خواهم گفت که در چه وقت نازل شده، درباره چه کسي است، به شما مي گويم که ناسخ آن کدام است، منسوخش چيست، خاص آن کدام است و عامش چيست، و به محکم آن و متشابه آن، آيات مکي و مدني آن. به خدا قسم هيچ گروهي نيست که گمراه گردد يا هدايت شود مگر اينکه من مي شناسم رهبر آنها را و کساني که آنها را تحريک مي کنند و منادي آنها را تا روز قيامت.[2] .









  1. الرعد: 39.
  2. بحارالانوار، ج40، ص144 از ارشاد شيخ مفيد رحمة الله.