او نمي ميرد تا فرمانرواي امت شود











او نمي ميرد تا فرمانرواي امت شود



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ صفين در ميان لشکر خود متوجه غوغائي شد، مردم به جنب وجوش آمده بودند، حضرت از علت آن سؤال نمود، گفتند: معاويه کشته شده است. حضرت فرمود: نه، قسم به آنکه جانم به دست (قدرت) اوست او نمي ميرد تا اينکه امير اين امت شود و همه با او بيعت کنند.

عرض کردند: (اکنون که مي دانيد او پيروز خواهد شد) چرا با او مي جنگيد؟ فرمود:تا عذري باشد ميان من خداوند (يعني انجام وظيفه و اتمام حجت بر مردم و روشن شدن حق را باطل و طرفداران آن دو).

در روايت ديگري سواري از شام خبر مرگ معاويه را آورد، او را نه نزد حضرت آوردند، حضرت فرمود: آيا خودت شاهد مرگ معاويه بودي؟ با کمال تعجب گفت: آري خاک هم بر او ريختيم! حضرت فرمود:

دروغ مي گويد، گفتند: از کجا فهميديد که دروغ مي گويد؟ فرمود: او نمي ميرد تا اينکه چنين و چنان کند و مقداري از کارهاي معاويه را حضرت بيان کرد، گفتند: پس چرا با او مي جنگيد؟ فرمود: براي (اتمام) حجّت.[1] .









  1. مناقب ابن شهر آشوب، ج 2 ص 259.