ديدار ميثم با ام سلمه
در همان سالي که ميثم به شهادت رسيد به نزد ام سلمة همسر گرامي پيامبر اکرم صلي اللّه عليه و آله وسلم رسيد و ام سلمة پرسيد: کيستي؟ گفت: منم ميثم، ام سلمة گفت: به خدا سوگند چه بسيار از پيامبر صلي اللّه عليه و آله وسلم شنيدم که تو را ياد مي کرد و سفارش تو را در دل شب به علي عليه السّلام مي کرد. ميثم سراغ امام حسين عليه السّلام را گرفت، ام سلمة گفت: در بستان خود به سر مي برد. ميثم گفت: به حضرت بگوئيد دوست داشتم براي عرض سلام خدمتشان برسم، ما به خواست خداوند متعال همديگر را نزد خداوند- به زودي- ملاقات خواهيم کرد (زيرا اندکي قبل از شهادت سيدالشهداء در ايام شهادت مسلم بن عقيل، ميثم به شهادت رسيد). ام سلمه عطري طلبيد و محاسن او را خوشبو کرد و گفت: اين محاسن به زودي با خون رنگين خواهد شد.
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ