پيشگوئي دقيق اميرالمؤمنين در مورد ميثم تمار











پيشگوئي دقيق اميرالمؤمنين در مورد ميثم تمار



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

يکي از ياران باوفا و صميمي که از خواص و برگزيدگان اصحاب اميرالمؤمنين عليه السّلام مي باشد و حضرت به مقدار قابليت و استعدادش به او از علوم خويش افاضه نمود، ميثم تمار است، او مردي بود زاهد که از شدت عبادت و زهد به شدت لاغر گشته بود.

اميرالمؤمنين علوم فراواني به او داده بود که از جمله آنها اسرار غيبي است. ميثم در ابتدا برده زني از قبيله بني اسد بود، اميرالمؤمنين عليه السّلام او را آزاد نمود و به او فرمود:

نامت چيست؟ گفت: سالم، حضرت فرمود: پيامبر خدا صلي اللّه عليه و آله وسلم به من خبر داد که نام تو- که پدر و مادرت تو را به آن نامگذاري کرده اند- ميثم است. ميثم گفت: خدا و رسول او راست گفتند، شما هم يا اميرالمؤمنين راست گفتي، به خدا که اسم من همين است. حضرت فرمود: نام سالم را رها کن و به همان نامي که پيامبر خدا صلي اللّه عليه و آله و سلم تو را نامگذاري کرده اند برگرد، به اين جهت نامش ميثم و کنيه اش ابوسالم شد.

روزي حضرت به او فرمود: تو بعد از من گرفتار مي شوي و به دار آويخته شده و با حربه اي مورد ضرب قرار خواهي گرفت، روز سوم از بيني و دهان تو خون جاري مي شود و ريش تو با آن رنگين خواهد شد، پس در انتظار آن خضاب باش، تو دهمين نفري هستي که بر در خانه عمروبن حريث اعدام مي شوي، چوبه دار تو از همه آنها کوتاهتر و به زمين نزديکتر است. سپس فرمود: بيا تا آن درخت خرمائي که تو را بر شاخه آن به دار مي آويزند به تو نشان دهم، سپس حضرت آن را به ميثم نشان داد.

از اين به بعد ميثم مکرر نزد آن درخت مي آمد و نماز مي خواند و در حالي که به آن درخت اشاره مي کرد مي گفت: چه مبارک درختي هستي! من براي تو آفريده شده ام و تو براي من آبياري شده اي، همواره چنين مي کرد تا اينکه درخت را قطع کردند و او از مکان دار خود در کوفه آگاه شد.

در اين ميان که ميثم به کنار آن درخت مي آمد با عمروبن حريث که همسايه آن درخت بود ملاقات کرد و به او گفت: من همسايه تو خواهم شد، خوب همسايه داري کن! عمروبن حريث که منظور ميثم را متوجه نشده بود گفت: آيا مي خواهي خانه ابن مسعود يا ابن حکيم را بخري؟