موسي بن جعفر و علم امام











موسي بن جعفر و علم امام



بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

اسحاق بن عمار گويد: از عبد صالح (موسي بن جعفر عليه السلام) شنيدم که به مردي خبر مرگ او را مي داد! با خود گفتم: گويا او مي داند زمان مرگ هر يک از شيعيان خود را؟! در اين لحظه حضرت با قيافه اي خشمگين متوجه من شد و فرمود:

اي اسحاق! رشيد هجري به علم مرگها و بلاها آگاه بود (با اينکه امام نبود) و امام سزاوارتر است به دانستن آن، سپس فرمود:

اي اسحاق هر چه خواهي انجام ده (آماده سفر آخرت باش ) که عمر تو پايان يافته و تو تا دو سال ديگر (قبل از دو سال) خواهي مرد، برادران تو و خانواده ات اندکي پس از تو با هم اختلاف پيدا کرده و به يکديگر خيانت مي کنند به گونه اي که دشمنشان آنها را شماتت مي کند، آيا همين در دلت گذشت؟ (که من از زمان مرگ شيعيان خبر دارم).

اسحاق گويد: من از آنچه در دلم خطور کرد استغفار مي کنم. راوي گويد: از اين محفل اندکي گذشت و اسحاق فوت کرد و خانواده اش نيز نيازمند اموال مردم شدند و مفلس (ورشکسته و فقير) شدند.[1] .









  1. اصول کافي، ج 2، ص 399.