آنجا كه طبيبان درمانده اند











آنجا که طبيبان درمانده اند



قسمتي از خطبه 121 نهج البلاغه

فَإِنِ اسْتَقَمْتُمْ هَدَيْتُکُمْ وَإِنِ اعْوَجَجْتُمْ قَوَّمْتُکُمْ، وَإِنْ أَبَيْتُمْ تَدَارَکْتُکُمْ، لَکَانَتِ الْوُثْقَي.

وَلکِنْ بِمَنْ؟ وَإِلَي مَنْ؟ أُرِيدُ أَنْ أُدَاوِيَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ دَائِي، کَنَاقِشِ الشَّوْکَةِ بِالشَّوْکَةِ، وَهُوَ يَعْلَمُ أَنَّ ضَلْعَهَا مَعَهَا!

اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِيِّ، وَکَلَّتِ النَّزْعَةُ بِأَشْطَانِ الرَّکِيِّ!

ترجمه: قسمتي از خطبه 121

اگر مقاومت مي کرديد، شما را راهنمايي مي کردم و اگر به انحراف مي رفتيد شما را به راه راست برمي گرداندم، اگر سرباز مي زديد، دوباره شما را براي مبارزه آماده مي کردم، در آن صورت وضعيتّي مطمئن داشتيم.

امّا دريغ، با کدام نيرو بجنگم؟ و بچه کسي اطمينان کنم؟ شگفتا، مي خواهم به وسيله شما بيماريها را درمان کنم ولي شما درد بي درمان من شده ايد، کسي را مي مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگري مي خواهد آن را بيرون کشد، در حالي که مي داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جاي ماند.

خدايا! پزشکان اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.