ابراهيم بن مالك اشتر











ابراهيم بن مالک اشتر



ابراهيم در نوجواني مانند پدرش مردانه همراه حضرت علي عليه السلام در جنگ صفّين مجاهدت کرده است. او مردي شاعر، فصيح، سخنور، شجاع و همواره از علاقه مندان و مواليان فداکار اهل بيت رسالت بود.[1] .

نصر بن مزاحم نقل مي کند: هنگامي که معاويه در صفّين، عمروعاص را با لشکري از گروه «حمير» و «يحصب» به ميدان فرستاد، مالک اشتر مقابل آنها آمد و قصد مبارزه با فرمانده گروه يعني عمروعاص را کرد، اما همين که عمروعاص وي را شناخت، سست شد و ترسيد، ولي از روي خجالت در صحنه باقي ماند و چند نوبتي بين او و مالک نيزه ردّ و بدل شد، اما عمرو عاص چون نتوانست با مالک اشتر مقابله کند از صحنه جنگ فرار کرد و با شرمندگي به سپاه معاويه بازگشت. پس از اين اقدام، جواني از گروه حمير، عمروعاص را ملامت کرد و پرچم را از وي گرفت و به ميدان آمد و در حالي که رجز مي خواند و جولان مي داد، مبارز مي طلبيد. مالک اشتر پسرش ابراهيم را فراخواند و گفت: «پرچم را بگير، بهتر است که جوان به جنگ جوان برود.»

ابراهيم، پرچم را گرفت و پيش رفت و در حالي که رجز مي خواند، به جوان حميري حمله کرد و هرکدام به يکديگر نيزه زدند تا سرانجام جوان حميري از پاي درآمد و به هلاکت رسيد.[2] .

«ابراهيم» براي حمايت از خون خواهي سيدالشهدا عليه السلام به قيام مختار در کوفه پيوست و ارکان حکومت او را پابرجا و تثبيت کرد، هم چنين با «مصعب بن زبير» به جنگ «عبدالملک بن مروان» رفت و بالاخره در سال 71 يا 72 هجري به شهادت رسيد و در نزديکي سامراء به خاک سپرده شد. مصعب در فراق ابراهيم و کوتاهي مردم عراق مي گفت: «يا ابراهيم، و لا ابراهيم لي اليوم؛ اي ابراهيم، ديگر مثل ابراهيم براي من نيست.»[3] .







  1. اعيان الشيعه، ج 2، ص 200.
  2. وقعة صفّين، ص 440.
  3. ر. ک: اعيان الشيعه، ج 2، ص 200.