زهد سلمان
سلمان خانه نداشت و زير سايه خانه مردم زندگي مي کرد، مردي گفت: آيا خانه اي برايت بسازم که در آن سکونت کني؟ سلمان گفت: مرا به خانه اي نياز نيست. تا اين که با اصرار، آن مرد خانه اي براي او ساخت که طول و عرض و ارتفاعش از قد سلمان بيشتر نبود غذاي او نيز نان خشک و آب بود.[2] .
مقرري سلمان پنج هزار درهم بود که آنها را صدقه مي داد و خود از دسترنج خويش هزينه مي نمود. او عبايي داشت که نيمش را زيرانداز و نيم ديگرش روانداز او بود[1] .