سعيد و فرماندهي سپاه امام حسن
سعيد بن قيس به محضر امام حسن عليه السلام آمد و گفت: مردم جمع شده و آماده شنيدن فرمايش شما هستند. امام عليه السلام بيرون آمد و به منبر رفت و پس از سپاس و ستايش خداوند متعال فرمود: همانا جهاد را خداوند بر خلق خود مقرر نموده و خود آن را دشوار نام نهاده است، سپس به مؤمنان فرموده است: شکيبا باشيد که خداوند با صابران است. اي مردم، شما به آنچه دوست داريد، نمي رسيد مگر با صبر و شکيبايي در آنچه دشوار مي داريد. به من خبر رسيده که معاويه آهنگ حمله به ما دارد، اينک شما به لشکرگاه خود در نخليه برويد تا بنگريم و بنگريد و چاره انديشي کنيم و شما هم چاره انديشي نماييد. امام عليه السلام نگران بود که مردم پاسخ ندهند، در اين موقع عدي بن حاتم بلند شد و مردم را مورد تقبيح قرار داد که چرا جواب امام را نمي دهيد، مگر از عقوبت خدا و ننگ و عار بيم نداريد؟ بعد خطاب به امام عليه السلام عرض کرد که: ما سخن تو را شنيديم و اطاعت مي کنيم... بعد قيس بن سعد، معقل بن قيس رياحي و زياد بن صعصعه تميمي برخاستند و اعلان حمايت از امام عليه السلام کرده و مردم کوفه را در عدم وفاداري نسبت به پاسخ امام عليه السلام تقبيح کردند. امام حسن عليه السلام در حق آنان دعا کرد و از منبر پايين آمد و مردم هم بيرون آمدند و راهي نخيله لشکرگاه گرديدند. حضرت خود به لشکرگاه آمد و مغيرة بن نوفل را به جانشيني خود در کوفه قرار داد و دستور داد مردم را براي پيوستن به سپاه تشويق نمايد و طولي نکشيد که لشکرگاه مملو از نيرو گرديد. امام، «عبيداللَّه بن عباس» را به فرماندهي تعيين نمود و او را با دوازده هزار نيروي ورزيده و قرّاء کوفه همراه او فرستاد و سفارش هاي لازم را به او نمود و به او فرمود: قيس بن سعد بن عباده و ديگري سعيد بن قيس همداني را با تو همراه مي کنم، با اين دو تن مشورت نما و هرگز جنگ را با معاويه آغاز مکن و اگر او آغازگر جنگ شد، با او مي جنگي و اگر تو کشته شدي قيس بن سعد فرمانده لشکر خواهد بود و اگر او هم کشته شد، سعيد بن قيس فرمانده لشکر خواهد بود. بدين ترتيب سعيد بن قيس به عنوان فرماندهي نيرومند در کنار عبيداللَّه بن عباس و قيس بن سعد تعيين گرديد و به سوي سپاه معاويه حرکت کردند. اما سرانجام با خيانت عبيداللَّه کار به صلح انجاميد.[1] .
پس از شهادت امير مؤمنان علي عليه السلام، معاويه لشکري عظيم تشکيل داد تا با امام حسن عليه السلام بجنگيد. وقتي خبر حرکت معاويه و لشکر او به امام حسن عليه السلام رسيد، حضرت سريعاً به تکاپو افتاد و حجر بن عدي را براي آماده کردن مردم گسيل داشت و منادي هم مردم را براي اجتماع در مسجد فراخواند.