تبسم زيد به دست بريده











تبسم زيد به دست بريده



موقعي که دست زيد بن صوحان در يکي از فتوحات عراق (جلولا يا قادسيه) قطع شد در حالي که خون از محل دست بريده فوران مي کرد، زيد متبسم بود و بر آن لبخند مي زد.

يکي از مردان قبيله اش در آن محل حاضر بود به او گفت: «ما هذا موضع تبسم؛ اين چه جاي خنده است؟»

زيد گفت: همانا من از اين حالت اميد ثواب خدا دارم، آيا آن پاداش را با جزع و فزع که دردي را تسکين نمي دهد از بين ببرم و هيچ گاه هم جبران نمي شود، به علاوه تبسم من بر اين مصيبت، تسليتي است براي بعضي از برادران ايماني که برادران خود را از دست داده اند.

علي رغم اکرام و احترام زيد از سوي خليفه دوم، عثمان او و ساير اصحاب و ياران پيامبر صلي الله عليه و آله را به خاطر اعتراض به اعمال ضد اسلامي و انساني عثمان مورد آزار قرار مي داد و زيد را به شام تبعيد نمود.[1] .







  1. اعيان الشيعه، ج 7، ص 103.