اميدواري امام از سخنان زياد
اي امير مؤمنان، نبودِ آنان براي ما چندان مهم نيست که اين گونه شما را متأثر ساخته است؛ زيرا بودن آنها بر تعداد ما نمي فزايد و جدا شدنشان از ما، سبب کمي افراد ما نخواهد شد، ولي مي ترسيم که اينها در زمين فساد کنند و موجب گمراهي افراد زيادي - که تحت فرمان شما هستند - گردند، اگر اجازه بفرماييد آنان را تعقيب کنم و نزد شما برگردانم؟ امام عليه السلام فرمود: مگر مي داني به چه سمتي روي نهاده اند؟ زياد عرض کرد: خير، اما سؤال مي کنم و ردشان را دنبال مي کنم. امام فرمود: پس حرکت کن، خدا تو را رحمت فرمايد، اما در دير ابوموسي، بمان تا اين که فرمان بعدي من به تو رسد؛ زيرا اگر آنان در بين مردم ظاهر شوند و مخالفت خود را آشکار سازند، در هر نقطه اي که باشند کارگزاران من به سرعت گزارش آنها را خواهند داد و در آن صورت تعقيب آنان آسان خواهد شد.[1] .
هنگامي که خرّيت و همراهانش در محضر امير مؤمنان عليه السلام جسارت و بي ادبي نموده و از حضرت جدا شدند و حاضر به اطاعت نگرديدند، «زياد بن خصفه» در آن جا حضور داشت، بلافاصله از جا برخاست و گفت: