زياد و هيئت حسن نيّت نزد معاويه











زياد و هيئت حسن نيّت نزد معاويه



اميرالمؤمنين عليه السلام به پيروي از سنت رسول خدا صلي الله عليه و آله در دوره زمامداري خود هيچ گاه آغازگر نبرد نبود و در جنگ هاي جمل و صفين و نهروان تمام تلاش خود را به کار مي برد تا از طريق مذاکره و اندرز، قائله جنگ را خاموش کند. بر همين اساس حضرت عليه السلام در جنگ صفين به هنگام فرا رسيدن ماه محرم که آرامش به جبهه هاي جنگ بازگشت هيئتي را مرکب از عدي بن حاتم، شبث بن ربعي، يزيد بن قيس ارحبي و زيادبن خصفه به عنوان «هيئت حسن نيت» به سوي معاويه روانه کرد تا با وي مذاکره کرده و از ادامه جنگ و خونريزي جلوگيري کنند.

فرستادگان امام با معاويه به گفت و گو پرداختند، اما معاويه پيشنهاد سفراي امام را ردّ کرد و آتش بس را نپذيرفت و علاج کار را در شمشير و جنگ دانست.[1] .

پس از جدايي هيئت حسن نيت، معاويه به قصد فريب، زياد را نزد خود خواند و گفت: اي برادر ربيعه، علي با ما قطع رحم کرده و پيشواي ما عثمان را کشته و قاتلان او را پناه داده است. من براي استيفاي حق خود و قومم از تو و عشيره ات استمداد مي طلبم و شما را به ياري مي خوانم و با تو عهد مي بندم و خدا را گواه مي گيرم که اگر پيروز شدم، ولايت و استانداري هر يک از دو شهر بزرگ (بصره و کوفه) را که بخواهي به تو واگذارم.

زياد پس از شنيدن سخنان معاويه دانست که قصدش اغفال و جدايي او از اميرالمؤمنين عليه السلام است. بلافاصله بعد از حمد و ثناي الهي گفت: من به لطف خدا راه حق را يافته ام و خدا را سپاس گزارم که مرا به صراط مستقيم رهنمون کرده و بر من منت بصيرت نهاده است؛ بنابراين هرگز ياور مجرمين نخواهم بود.

زياد اين سخن را گفت و از جا برخاست و محل ملاقات را ترک کرد.[2] .







  1. ر. ک: تاريخ طبري، ج 5، ص 5؛ کامل ابن اثير، ج 2، ص 367؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 4، ص 20؛ وقعة صفين، ص 197 و 199.
  2. وقعة صفين، ص 199 و ديگر مدارک قبل.