زحر در صفين











زحر در صفين



نصر بن مزاحم از «ايمن بن خريم بن فاتک»[1] شعري را نقل کرده که دلالت دارد زحر بن قيس از معدود سوارکاران بي باک و دلاور جنگ صفين بوده است که ترجمه چند بيت آن چنين است:

- آگاه باشيد که خدا لباس هلاکت را به قامت آنان (شاميان) مي پوشاند، همان خدايي که در شب قدر، قرآن را نازل کرد.

- اي شاميان، اگر سپاه عراق به شما بتازد، به خدا قسم، ديگر عاقبتي بر مردم نيست.

- پيشاپيش آن، دلير مردي چون عدي بر شما خواهد تاخت و در سپيده صبح مالک اشتر سپاهي گران بر سرتان مي ريزد.

- و شريح بن هاني و زحر بن قيس با نيزه هاي سبز رنگ خود، ابتدا سينه هايتان را مي شکافند.[2] .







  1. ايمن بن خريم» از اهالي شام و مردي عابد و زاهد بود و از همکاري با معاويه کناره گرفت و علاقه مند بود که عراقيان امير و حاکم بر شام باشند و معاويه حتي براي جذب او خواست او رابه امارت فلسطين بگمارد، تا وي را براي جنگ با علي عليه السلام همراهي نمايد، اما او نپذيرفت. و اشعاري در مذمت معاويه و تجليل از اميرالمؤمنين علي عليه السلام سرود و براي معاويه فرستاد (وقعة صفين، ص 503). در ضمن نام پدر او در کتاب «وقعة صفين»، «خريم» و در شرح ابن ابي الحديد «حزيم» و در بعضي نسخ نيز «خزيم» ضبط شده است.
  2. وقعة صفين، ص 503.