اسلام خباب و تحمل شکنجه ها
سابقه داران در اسلام پنج نفرند: من از عرب سبقت گرفتم، سلمان از فارس، صهيب از روم، بلال از حبشه و خبّاب از گروه نبط[1] سبقت گرفت.[2] . هم چنين در کلمات قصار نهج البلاغه آمده که: امير مؤمنان عليه السلام درباره خبّاب چنين فرمود: يَرحمُ اللَّهُ خبّابَ ابنَ الأرت، فلقد أسلم راغباً، و هاجَر طائِعاً، و قنع بِالکفاف و رضي عن اللَّه، و عاش مجاهداً؛ خداوند خبّاب بن ارت را رحمت کند که او از روي ميل و رغبت، اسلام آورد و از روي طاعت خدا، هجرت کرد، و به زندگي ساده قناعت کرد و از خداوند خشنود و در تمام دوران زندگاني مجاهد بود.[3] . اميرالمؤمنين عليه السلام در اين کلام کوتاه و مختصر بسيار جالب و تمام از خبّات تجليل به عمل آورده است. از آن جا که خبّاب در غربت و تنهاييِ اسلام ايمان آورد و در همان زمان با جرأت و شهامت اسلامِ خود را اظهار مي کرد، کفار مکه که تحمل شنيدن نداي اسلام را نداشتند در پي اذيت و آزار او برآمدند تا از اسلام دست بردارد و به آيين شرک و بت پرستي که آيين قريش بود بازگردد، اما وي هرگز از راهي که برگزيده بود دست بردار نبود و عذاب و شکنجه هاي مکيان را به جان مي خريد و از ايمان و اعتقاد خود دست برنمي داشت، او به قدري در اين راه عذاب و شکنجه ديد که به «معذبين في اللَّه؛ شکنجه شده در راه خدا» معروف گرديد.[4] .
همان گونه که اشاره شد، خبّاب از سابقين در اسلام بود و شيخ صدوق رحمه الله از حضرت علي عليه السلام درباره سابقه او در اسلام نقل مي کند که فرمود: