حذيفه و بيان فضايل اميرالمؤمنين علي











حذيفه و بيان فضايل اميرالمؤمنين علي



اصبغ بن نباته مي گويد: موقعي که زيد بن صوحان در جنگ جمل مجروح شد و روي زمين افتاده بود و هنوز رمقي در بدن داشت. امير مؤمنان عليه السلام بر بالين او آمد و فرمود: «اي زيد، خدا تو را رحمت کند، تو را نشناختم جز اين که خفيف المؤونه (کم هزينه) و کثير المعونه (پربار) بودي.» زيد سرش را بلند کرد و با همان حال نزار و جان دادن گفت: اي امير مؤمنان، خداوند تو را رحمت کند، به خدا سوگند تو را نشناختم جز اين که به خدا عالم و به آياتش آشنا و عارف بودي، به خدا قسم من از روي جهل و ناآگاهي در رکاب تو نجنگيدم بلکه از حذيفه شنيدم که مي گفت: از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيده ام که فرمود:

عليٌ أميرُ البررة و قاتِلُ الفجرة، منصورٌ مَن نَصَره، وَ مَخْذولٌ مَن خَذله، ألا و ان الحقّ معه، ألا و ان الحقّ مع يتبعه، ألا فميلوا معه؛

علي امير نيکوکاران و قاتل فاجران است، هر که وي را ياري کند، خدا ياريش کند و هر که خوارش گرداند، خدا او را خوار کند، آگاه باشيد همانا حق با علي است، آگاه باشيد همانا حق با علي است، او را پيروي کنيد، آگاه باشيد به او متمايل باشيد به سويي مي رود، برويد.[1] .

ربيعة بن مالک سعدي مي گويد: نزد «حذيفة بن يمان» رفتم و گفتم: اي ابا عبداللَّه مردم فضايل و مناقب علي را حديث مي کنند، ولي اهل بصيرت و درايت به آنان مي گويند: شما در ستايش اين مرد (علي) زياده روي مي کنيد، حال آيا تو حديثي براي من نقل مي کني که آن را براي مردم نقل کنم؟

حذيفه گفت: اي ربيعه، چه چيزي را درباره علي عليه السلام از من مي پرسي و من براي تو چه چيزي را بگويم؟

و الذي نفسُ حذيفة بيده، لو وُضع جميع أعمال امة محمّد صلي الله عليه و آله في کفة الميزان منذ بعث اللَّه تعالي محمّداً الي يوم الناس هذا و وُضع عملٌ واحدٌ من اعمال علي في کفة الاُخري، لَرَجح علي أعمالهم کلها؛

سوگند به خدايي که جان حذيفه در دست قدرت اوست، اگر همه اعمال امت محمّد صلي الله عليه و آله از روزي که آن حضرت برانگيخته شده است تا امروز در يک کفه ترازو قرار دهند و يکي از اعمال علي عليه السلام را در کفه ديگر قرار دهند، يک عمل علي بر همه اعمال آنان برتري خواهد داشت.

ربيعه با شنيدن اين حديث چنين گفت: اين ديگر مدح و ستايشي غيرقابل تحمل است و من آن را زياده روي مي پندارم!

حذيفه گفت: اي بدبخت و اي فرو مايه، چگونه غيرقابل تحمل است؟ مسلمانان در روز جنگ خندق کجا بودند آن هنگامي که «عمرو بن عبدود» و يارانش از خندق گذشتند و بيم و بي تابي سرا پاي وجودشان را فرا گرفته بود و عمرو فرياد مي زد و هماورد مي طلبيد، اما همه خود را کنار کشيده و از مقابله با ابن عبدود خودداري مي کردند و اين علي بن ابي طالب عليه السلام بود که به نبرد او شتافت و او را به هلاکت رساند.

حذيفه در ادامه گفت:

و الذي نفس حذيفه بيده لعملُه ذلک اليوم أعظم أجراً من أعمال أمة محمّد صلي الله عليه و آله الي هذا اليوم و الي أن تقوم القيامة؛

سوگند به کسي که جان حذيفه در دست اوست، عمل آن روز علي عليه السلام از لحاظ پاداش بزرگ تر از اعمال امت محمّد صلي الله عليه و آله نه تنها تا به امروز بلکه تا قيام قيامت است.[2] .







  1. مناقب خوارزمي، ص 177.
  2. شرح ابن ابي الحديد، ج 19، ص 60 و 61؛ ر. ک: سفينة البحار، ج 1، ص 236، ماده حذف.