حذيفه و خنثي شدن توطئه قتل پيامبر











حذيفه و خنثي شدن توطئه قتل پيامبر



منافقان و کساني که کينه اسلام را به دل داشتند، هميشه منتظر فرصتي بودند که پيامبر صلي الله عليه و آله را به قتل برسانند و ضربه خود را به آيين يکتاپرستي وارد کنند. گروهي از منافقان در مراجعت از تبوک که دوازده نفر بودند، تصميم گرفتند در يکي از گردنه هاي بين راه تبوک به مدينه، به صورت ناشناس در مسير عبور پيامبر صلي الله عليه و آله کمين کنند و به هنگام عبور آن حضرت در تاريکي شب شتر او را رم دهند تا حضرت از بالاي کوه به دره پرت شود و به قتل برسد.

پيامبر صلي الله عليه و آله از راه وحي متوجه توطئه منافقان شد و وقتي که آنها را در گردنه اي نزديکي عقبه ديد به اسم آنها را صدا زد و پرده از راز آنها برداشت و نام تک تک شان را به حذيفه گفت، اما اجازه تعرض به آنها را نداد و در پاسخ عده اي که خواهان قتل منافقان بودند، فرمود:

لا، أکره أن يتحدث العرب بينها إنّ محمّداً قاتل لقومه، حتي إذا أظهره اللَّه تعالي بهم أقبل عليهم يقتلهم؛

اگر آنها را مجازات کنم مردم خواهند گفت: محمّد پس از آن که به اوج قدرت رسيد، به کشتن ياران خود پرداخت و من اين کار را دوست ندارم.[1] .

مجلسي از ارشاد القلوب ديلمي شبيه اين قصه را بعد از بازگشت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از جمع پس از واقعه غدير خم در عقبه اي به نام «ثنية العقبه» نقل کرده است که رسول خدا صلي الله عليه و آله اسم سيزده نفر را که حذيفه شناخت به او معرفي کرد، و آنها نوعاً همان کساني بودند که بعدها علي عليه السلام را خانه نشين کردند و خلافت را به دست گرفتند.[2] .







  1. ر. ک: سيره حلبي، ج 3، ص 120؛ بدايه و نهايه ابن کثير، ج 5، ص 18؛ بحارالانوار، ج 21، ص 233 و 247؛ تفسير مجمع البيان، ج 5، ص 46 و 51؛ تفسير المنار، ذيل آيه 64 و 74 سوره توبه.
  2. بحارالانوار، ج 100 و 25؛ معادن الحکمه، ج 1، ص 195.