حجر بن قيس همداني مدري











حجر بن قيس همداني مدري



حجر بن قيس مدري[1] يمني از نيکان تابعين و مورد وثوق و اعتماد و از اصحاب و ياران اميرالمؤمنين عليه السلام است که از آن حضرت نقل حديث کرده است.[2] .

روزي حضرت علي عليه السلام به او فرمود: «يا حجر، إنک تقام بعدي فتؤمر بِلَعني فالعني و لا تبرأ مِنّي؛ اي حجر، بعد از من، تو را وامي دارند که مرا لعن کني، و تو مرا لعن کن، اما هرگز از من برائت نجوي.»

طاووس مي گويد: من زنده بودم و ديدم که «حجر بن قيس» را به دستور «احمد بن ابراهيم» خليفه بني اميه، به مسجد آوردند و به او گفتند که يکي از اين دو راه را انتخاب کند: يا علي بن ابي طالب عليه السلام را لعن کند، يا اين که به دار آويخته شود. حجر درخواست او را پذيرفت، اما توريه کرد و لذا خطاب به مردم گفت: امير (احمد بن ابراهيم) به من دستور داده است که علي عليه السلام را لعن کنم، پس همه شما او را لعنت کنيد و خداوند هم او را لعنت کند.» طاووس گويد: حجر در اين لعن، خليفه را قصد کرد، اما خداوند، آن چنان مهر غفلت بر دل آن مردم نهاد که حتي يک نفر از آنان متوجه منظور وي - لعن احمد بن ابراهيم - نشدند.[3] .

«حجر بن قيس مدري» نقل مي کند که: شبي در خدمت اميرالمؤمنين علي عليه السلام خوابيدم، در نيمه هاي شب ديدم که حضرت عليه السلام نماز مي خواند و چون به اين آيه شريفه رسيد: «أفرأيتم ما تُمنُون × أأنتم تَخلقُونه أم نحنُ الخالِقون؛[4] آيا از نطفه اي که در رحم مي ريزيد، آگاهيد؟ آيا شما آن را در موقع جنين بودن، آفرينش - پي در پي - مي دهيد يا ما آفريدگاريم؟»، پس از آن سه مرتبه گفت: «بلکه تو اي پروردگار، خالق و آفريدگاري.»[5] بعد حضرت در نماز خود اين آيه را خواند: «أفرأيتم ما تَحرثُون × أأنتم تَزرعونَه أم نحنُ الزَّارعُون؛[6] آيا درباره آنچه کشت مي کنيد، انديشيده ايد؟ آيا شما آن را مي رويانيد يا ما مي رويانيم». باز حضرت در ادامه اين آيه سه مرتبه گفت: «اي خدا تو مي روياني، اي خدا تو مي روياني، اي خدا تو مي روياني.» سپس اين آيه را قرائت کرد: «أفرأيتم الماء الذي تشربُون × أأنتم أنزَلتُمُوه من المُزن أم نحنُ المنزلون؛[7] آيا به آبي که مي نوشيد انديشيده ايد، آيا آن را از ابر فرو فرستاديد يا ما نازل مي کنيم» و در آخر اين آيه را خواند: «أفرأيتم النّارَ الّتي تُورُون × أأنتم أنشأتُم شَجَرتها أم نحن المُنشئون؛[8] آيا درباره آتش که افروخته ايد، هيچ فکر کرده ايد؟ آيا درخت آن را شما آفريده ايد يا ما آفريده ايم؟» باز حضرت سه بار گفت: «پروردگارا تو درخت و آتش را آفريده اي، تو آفريده اي، تو آفريده اي».[9] .







  1. مدر - کجبل - شهري در يمن است.
  2. تهذيب التهذيب، ج 2، ص 191.
  3. مستدرک حاکم، ج 2، ص 390.
  4. واقعه 56، آيات 58 و 59.
  5. ممکن است حضرت اين آيات را در قنوت نماز خوانده است و اگر هم به جاي سوره در نماز مي خوانده، چون نماز مستحبي بوده به طريقي که نقل شده است، مانعي ندارد.
  6. واقعه 56، آيات 63 و 64.
  7. واقعه 56، آيات 68 و 69.
  8. واقعه 56، آيات 71 و 72.
  9. مستدرک حاکم، ج 2، ذيل تفسير سوره واقعه، ص 518.