هدايتگري امام با حجر در شرايط حساس
بعد از اطلاع امام از قضيه، ضمن اين که تأکيد نمود که خود و يارانش بر حق و دشمنانش بر باطلند، جهت آگاهي دادن به ياران و شيعيانش که هيچ گاه به انحراف نروند در پاسخ حجر بن عدي و عمرو بن حمق فرمود: کرهتُ لکم أن تکونوا لعّانين شتّامين، لا تشتمون و تتبرؤون، و لکن لو وصفتم مَساوي أعمالهم، فقلتم: من سيرتهم کذا و کذا، و من عملهم کذا و کذا، کان أصوب في القول، و أبلغ في العُذر...، دوست ندارم که شما ياران علي، لعن کننده و دشنام دهنده باشيد، بنابراين فحش ندهيد و تبّري نجوييد، و اگر بدي هاي آنان و رفتار و کردار ناپسندشان را بازگو کنيد، پسنديده تر و رساتر خواهد بود، و اگر به جاي لعن و نفرين ايشان بگوييد: اللّهم أحقن دماءنا و دمائهم، و أصلح ذات بيننا و بينهِم، و أهدهم مِن ضلالتهم حتي يَعرِف الحقَّ منهم مَن جَهَله، و يرعويَ الغيِّ و العدوان مَن لَهِج به، کان هذا أحبُّ إليَّ و خيراً لکم؛ خداوندا خون هاي ما و خون هاي آنان را حفظ کن، و ميان ما و آنان صلح و آرامش برقرار نماي و آنان را از گمراهي به راه راست هدايت فرماي تا هر يک از آنها که حق نمي شناسد، بشناسد و هر کس از ايشان به ستم و عدوان گراييده است، دست از ستم بردارد، که چنين دعايي براي من دوست داشتني تر و براي شما هم بهتر خواهد بود.[1] .
در بحبوحه عزيمت سپاهيان عراق به جانب شام، به امام عليه السلام خبر دادند دو نفر از افسران رشيد و جان بر کف سپاه يعني «عمرو بن حمق» و «حجر بن عدي» در ميان جمعي از شيعيان از مردم شام تبري جسته و آنان رامورد لعن و شتم قرار داده اند.