هدايتگري امام با حجر در شرايط حساس











هدايتگري امام با حجر در شرايط حساس



در بحبوحه عزيمت سپاهيان عراق به جانب شام، به امام عليه السلام خبر دادند دو نفر از افسران رشيد و جان بر کف سپاه يعني «عمرو بن حمق» و «حجر بن عدي» در ميان جمعي از شيعيان از مردم شام تبري جسته و آنان رامورد لعن و شتم قرار داده اند.

بعد از اطلاع امام از قضيه، ضمن اين که تأکيد نمود که خود و يارانش بر حق و دشمنانش بر باطلند، جهت آگاهي دادن به ياران و شيعيانش که هيچ گاه به انحراف نروند در پاسخ حجر بن عدي و عمرو بن حمق فرمود:

کرهتُ لکم أن تکونوا لعّانين شتّامين، لا تشتمون و تتبرؤون، و لکن لو وصفتم مَساوي أعمالهم، فقلتم: من سيرتهم کذا و کذا، و من عملهم کذا و کذا، کان أصوب في القول، و أبلغ في العُذر...،

دوست ندارم که شما ياران علي، لعن کننده و دشنام دهنده باشيد، بنابراين فحش ندهيد و تبّري نجوييد، و اگر بدي هاي آنان و رفتار و کردار ناپسندشان را بازگو کنيد، پسنديده تر و رساتر خواهد بود، و اگر به جاي لعن و نفرين ايشان بگوييد:

اللّهم أحقن دماءنا و دمائهم، و أصلح ذات بيننا و بينهِم، و أهدهم مِن ضلالتهم حتي يَعرِف الحقَّ منهم مَن جَهَله، و يرعويَ الغيِّ و العدوان مَن لَهِج به، کان هذا أحبُّ إليَّ و خيراً لکم؛

خداوندا خون هاي ما و خون هاي آنان را حفظ کن، و ميان ما و آنان صلح و آرامش برقرار نماي و آنان را از گمراهي به راه راست هدايت فرماي تا هر يک از آنها که حق نمي شناسد، بشناسد و هر کس از ايشان به ستم و عدوان گراييده است، دست از ستم بردارد، که چنين دعايي براي من دوست داشتني تر و براي شما هم بهتر خواهد بود.[1] .







  1. وقعة صفين، ص 103؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 3، ص 181 همين حديث با کمي تفاوت در عبارت در نهج البلاغه خطبه 206 نقل شده است.