حمايت حجر در عزيمت به شام و دعاي امام
حجر بن عدي پس از سخنان دلنشين عمرو بن حمق برخاست و گفت: يا امير المؤمنين، نحن بنو الحرب و أهلها، الذين نُلقحها و نَنتجها، قد ضارستنا و ضارسناها، و لنا أعوانٌ ذوو صلاح، و عشيرةٌ ذات عدد، و...؛ اي امير مؤمنان، ما فرزندان جنگ و شايسته ايم، ما جنگ را بارور ساخته و آن را به نتيجه مي رسانيم، جنگ به ما دندان نشان داده است و ما به او دندان نشان داده ايم، ما را عشيره و ياراني است که افراد و سلاح دارند و داراي رأي آزموده و شجاعت پسنديده مي باشند و زمام ما در اختيار تو است، اگر به خاور و مشرق بروي با تو مي آييم و اگر به باختر و مغرب روي آوري با تو خواهيم آمد و هر فرماني که بدهي فرمان برداريم. پس از آن حجر سخنان دل نشيني ايراد کرد، اميرالمؤمنين عليه السلام از او پرسيد: آيا همه قوم تو، هم چون تو معتقدند؟ عرض کرد: يا علي، من غير از خوبي از آنها نديده ام، و اين دست من براي اطاعت و نيکو پذيرفتن فرمان تو از سوي آنان آماده بيعت است. در اين جا امام عليه السلام در حق او دعا کرد.[1] .
در آغاز حرکت سپاه امام عليه السلام براي نبرد با لشکريان معاويه، حجر بن عدي، عمرو بن حمق و... اصرار ورزيدند که هر چه سريع تر به جانب شام حرکت کنند و کار معاويه را يکسره نمايند.