حجر و بسيج مردم كوفه در جنگ جمل











حجر و بسيج مردم کوفه در جنگ جمل



قبل از آن که آتش جنگ جمل توسط سران ناکثين بر افروخته شود، اميرالمؤمنين از ربذه و ذي قار نمايندگاني از جمله عبداللَّه بن عباس و محمد بن ابي بکر را به جانب مردم کوفه فرستاد تا پيام حضرت را مبني بر بسيج عمومي براي مقابله با جنگ افروزان جمل ابلاغ نمايند.[1] .

بر خلاف ابو موسي که حاضر به همکاري با امام نبود، افرادي چون حجر بن عدي بدون درنگ در حمايت از خواسته آن حضرت پاسخ مثبت داد و سخنان بسيار جالب و کوبنده اي نيز ايراد کرد به طوري که پس از گفتار حجر، مردم کوفه فرياد برآوردند: ما شنيديم و اطاعت مي کنيم و سلاح بر دوش گرفتند و از کوفه خارج شدند.

سخنان حجر بن عدي در آن روز که حکايت از عمق ايمان و اعتقاد او به اميرمؤمنان عليه السلام و فرزندان آن حضرت داشت، چنين بود:

أيّها الناس، هذا الحسنُ بنُ علي بن أبي طالب عليه السلام، و هو مَن عَرفتُم، أحدُ أبويه، النبيُّ الاُميّ صلي الله عليه و آله و الآخر الإمام الرَّضي المامونُ الوصيّ، و هو أحدُ اللَّذين ليس لَهما في ألإسلام شبيه، سَيّدَي شبابِ أهل الجَنّة و سِّيديّ سادات العرب، أکملهم صَلاحاً و أفضَلُهم عِلماً و عَمَلاً، و هو رسولُ أبيه إليکم، يَدعوُکم إلي الحقّ و يَسأَلُکم النَّصر، فالسعيدُ و اللَّه مَن وَدَّهُم و نَصَرَهُم، و الشقيُّ مَن تخلَّفَ عنهم بِنفسه عن مُواساتِهم، فانْفِروا مَعه رَحمِکم اللَّهُ خِفافاً و ثِقالاً، و احتَسِبُوا في ذلک الأجر، فانّ اللَّه لا يُضيعُ أجرَ المُحسنين؛

اي مردم، اين حسن بن علي بن ابي طالب است، او را خوب مي شناسيد و مي دانيد که جدش پيامبر اُمّي صلي الله عليه و آله و پدرش امام و وصي پيامبر امين است. اي مردم، حسن بن علي و برادرش حسين بن علي در اسلام شبيه ندارند، آن دو، آقا و سرور جوانان اهل بهشتند و سرور همه بزرگان عربند. اين دو برادر، از نظر صلاحيت، اکمل عرب و از نظر علم و عمل برتر آنانند و اکنون حسن بن علي چنين شخصيتي از طرف پدرش به سوي شما آمده و شما را به حق و براي ياري پدرش فرا مي خواند. به خدا سوگند سعادتمند کسي است که آنان را ياري کند و دوستشان بدارد و بدبخت کسي است که از آنان تخلف نمايد و در حقشان کوتاهي کند. بنابراين دعوت آن حضرت را اجابت کنيد و با همه توان کوچ نمائيد، خداوند شما را رحمت کند و در اين راه اجر و پاداش براي خود به حساب آوريد، زيرا خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نمي گرداند.

پس از پايان سخنان حجر، مردم برخاستند و اطاعت خود را اعلام نمودند.[2] .

طبق نقل طبري، حجر بن عدي برخاست و گفت:

ايها الناس، اجيبوا أميرالمؤمنين عليه السلام و انفروا خفافاً و ثِقالاً، مروا، أنا أوّلکم؛

اي مردم، اميرمؤمنان عليه السلام را اجابت کنيد و هر چه زودتر با سلاح و تجهيزات به سوي بصره حرکت کنيد که من نخستين کسي هستم که حرکت خواهم کرد.[3] .

حجر بن عدي در جنگ جمل در رکاب امير مؤمنان علي عليه السلام جنگيد و از ولايت آن حضرت مردانه دفاع نمود، و به همين مناسبت شعري سروده است.[4] .







  1. تفصيل بيشتر اعزام نمايندگان امام عليه السلام به کوفه را در شرح حال عبداللَّه بن عباس، عمار ياسر، مالک اشتر و محمدبن ابي بکر در همين اثر ملاحظه نماييد.
  2. کتاب الجمل، ص 255.
  3. تاريخ طبري، ج 4، ص 485.
  4. شرح ابن ابي الحديد، ج 1، ص 145 و در ج 8، ص 52 اين اشعار را با تفاوتي در عبارت، نسبت به «حجر بن عدي» که در جنگ صفين سروده، آورده است.