حجر و بسيج مردم کوفه در جنگ جمل
بر خلاف ابو موسي که حاضر به همکاري با امام نبود، افرادي چون حجر بن عدي بدون درنگ در حمايت از خواسته آن حضرت پاسخ مثبت داد و سخنان بسيار جالب و کوبنده اي نيز ايراد کرد به طوري که پس از گفتار حجر، مردم کوفه فرياد برآوردند: ما شنيديم و اطاعت مي کنيم و سلاح بر دوش گرفتند و از کوفه خارج شدند. سخنان حجر بن عدي در آن روز که حکايت از عمق ايمان و اعتقاد او به اميرمؤمنان عليه السلام و فرزندان آن حضرت داشت، چنين بود: أيّها الناس، هذا الحسنُ بنُ علي بن أبي طالب عليه السلام، و هو مَن عَرفتُم، أحدُ أبويه، النبيُّ الاُميّ صلي الله عليه و آله و الآخر الإمام الرَّضي المامونُ الوصيّ، و هو أحدُ اللَّذين ليس لَهما في ألإسلام شبيه، سَيّدَي شبابِ أهل الجَنّة و سِّيديّ سادات العرب، أکملهم صَلاحاً و أفضَلُهم عِلماً و عَمَلاً، و هو رسولُ أبيه إليکم، يَدعوُکم إلي الحقّ و يَسأَلُکم النَّصر، فالسعيدُ و اللَّه مَن وَدَّهُم و نَصَرَهُم، و الشقيُّ مَن تخلَّفَ عنهم بِنفسه عن مُواساتِهم، فانْفِروا مَعه رَحمِکم اللَّهُ خِفافاً و ثِقالاً، و احتَسِبُوا في ذلک الأجر، فانّ اللَّه لا يُضيعُ أجرَ المُحسنين؛ اي مردم، اين حسن بن علي بن ابي طالب است، او را خوب مي شناسيد و مي دانيد که جدش پيامبر اُمّي صلي الله عليه و آله و پدرش امام و وصي پيامبر امين است. اي مردم، حسن بن علي و برادرش حسين بن علي در اسلام شبيه ندارند، آن دو، آقا و سرور جوانان اهل بهشتند و سرور همه بزرگان عربند. اين دو برادر، از نظر صلاحيت، اکمل عرب و از نظر علم و عمل برتر آنانند و اکنون حسن بن علي چنين شخصيتي از طرف پدرش به سوي شما آمده و شما را به حق و براي ياري پدرش فرا مي خواند. به خدا سوگند سعادتمند کسي است که آنان را ياري کند و دوستشان بدارد و بدبخت کسي است که از آنان تخلف نمايد و در حقشان کوتاهي کند. بنابراين دعوت آن حضرت را اجابت کنيد و با همه توان کوچ نمائيد، خداوند شما را رحمت کند و در اين راه اجر و پاداش براي خود به حساب آوريد، زيرا خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نمي گرداند. پس از پايان سخنان حجر، مردم برخاستند و اطاعت خود را اعلام نمودند.[2] . طبق نقل طبري، حجر بن عدي برخاست و گفت: ايها الناس، اجيبوا أميرالمؤمنين عليه السلام و انفروا خفافاً و ثِقالاً، مروا، أنا أوّلکم؛ اي مردم، اميرمؤمنان عليه السلام را اجابت کنيد و هر چه زودتر با سلاح و تجهيزات به سوي بصره حرکت کنيد که من نخستين کسي هستم که حرکت خواهم کرد.[3] . حجر بن عدي در جنگ جمل در رکاب امير مؤمنان علي عليه السلام جنگيد و از ولايت آن حضرت مردانه دفاع نمود، و به همين مناسبت شعري سروده است.[4] .
قبل از آن که آتش جنگ جمل توسط سران ناکثين بر افروخته شود، اميرالمؤمنين از ربذه و ذي قار نمايندگاني از جمله عبداللَّه بن عباس و محمد بن ابي بکر را به جانب مردم کوفه فرستاد تا پيام حضرت را مبني بر بسيج عمومي براي مقابله با جنگ افروزان جمل ابلاغ نمايند.[1] .