در مجلس معاويه











در مجلس معاويه



با اين که ابو امامه در صفين در رکاب اميرالمؤمنين عليه السلام جنگ نکرد اما محبت قلبي خود را به آن حضرت کتمان نمي نمود، لذا روزي بر معاويه وارد شد و مورد عنايت و محبّت بسيار وي قرار گرفت، معاويه دستور داد غذا آوردند، وقتي ابو امامه به خوردن غذا مشغول بود، معاويه براي جذب او به سر و صورت وي عطر مي ماليد و پس از صرف غذا هم دستور داد، کيسه اي از دينار طلا به وي دادند، آن گاه گفت: اي ابوامامه، تو را به خدا سوگند من بهترم يا علي بن ابي طالب؟

ابو امامه گفت:

اي معاويه، اگر مرا قسم هم نمي دادي نيز عقيده خود را ابراز مي کردم و مکنون قلبي ام را پنهان نمي داشتم، به خدا سوگند، علي عليه السلام بهتر و بزرگوارتر از توست؛ زيرا قبل از تو اسلام آورد و به پيغمبر خدا از تو نزديک تر است و در راه اسلام با مشرکان بيش از تو جنگيده است. اي معاويه آيا نمي داني علي کيست؟ او پسر عموي پيامبر و همسر دخترش فاطمه - سيده زنان عالم - و پدرِ حسن و حسين دو سرورِ جوانان بهشت، و برادرزاده حمزه سيدالشهدا، و برادر جعفر طيار است.

اي معاويه، تو کي مي تواني با علي برابري کني؟ اگر فکر مي کني که من در برابر اين احترام هاي دروغين و بخشش مال در حقم، تو را بر وي ترجيح مي دهم و مؤمن پيش تو آمده و کافر برمي گردم، سخت در اشتباهي.

ابو امامه اين سخنان را بيان کرد و بي درنگ برخاست و کيسه طلا را زمين گذاشت و بيرون رفت. معاويه انتظار چنين برخوردي را از وي نداشت، اما در عين حال براي نزديک کردنش کيسه پول ها را برداشت و به دنبال او رفت، ولي هر چه اصرار کرد، وي نپذيرفت و گفت: «لا و اللَّه، لا أقبل منک ديناراً واحداً؛ به خدا قسم، حتي يک دينار هم از تو قبول نمي کنم.»[1] .

در پايان به يک حديث از ابو امامه اشاره مي کنيم، و به اين بخش خاتمه مي دهيم:

«نضال بن جبير» مي گويد از «ابو امامه باهلي» شنيدم که مي گفت: از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم که مي فرمود:

اکفلوا لي بستٍّ أکفل لکم بالجنة؛ اذا احدَّثَ أحدُکم فلا يکذب و إذا أوتمن فلا يخن، و اذا وعد فلا يخلف، غُضوا أبصارکم و کُفُّوا أيديکم و احفظوا فروجکم؛

شش چيز را براي من ضمانت کنيد که انجام دهيد، من برايتان بهشت را ضمانت مي کنم: 1 - اگر سخن مي گوييد، دروغ نگوييد؛ 2 - اگر امين قرار گرفتيد، خيانت نکنيد؛ 3 - اگر وعده مي دهيد، از آن تخلف نکنيد. 4 - چشم هاي خود را ببنديد (و به حرام چشم نيندازيد)؛ 5 - دست را (از انجام حرام) نگاه داريد؛ 6 - عورت خود را حفظ کنيد (و مرتکب گناه نشويد).[2] .







  1. بحار الانوار، ج 42، ص 180.
  2. اسد الغابه، ج 5، ص 138.