حبيب بن مظاهر (مُظهَّر) اسدي
در اين که حبيب جزو اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله بوده يا نه، اختلاف است برخي از مورخان نقل شده است: «أنه تَشرَّف بخدمة الرسول صلي الله عليه و آله و سمع منه أحاديث، و کان معززاً مکرماً بملازمة حضرة المرتضي علي؛ حبيب به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب شد و احاديثي از آن حضرت آموخت، او به ملازمت و همراهي با اميرالمؤمنين مرتضي علي عليه السلام داراي عزت و کرامت بود».[4] . اما بسياري از مورخان معتبر حبيب را در زمره اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله ضبط نکرده اند، خلاصه اين که اگر او از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله هم نباشد، از تابعين بزرگ و شخصيت هاي به نام در ميان مسلمانان است. حبيب چون پدران و اجدادش از بزرگان و شجاعان کوفه به شمار مي آمد و همواره در ميان شيعيان اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله از احترام خاصي برخوردار بوده است، از اين رو پس از هلاکت معاويه، وي و برخي ديگر از بزرگان کوفه، با هيجده هزار نامه از امام حسين عليه السلام براي رهبري جامعه اسلامي به کوفه دعوت نمود و خود به کربلا آمد و به حضرت سيدالشهدا عليه السلام پيوست و در دشت جانسوز نينوا در کنار هفتاد يار وفادار أباعبداللَّه الحسين با کوهي از آهن و سلاح مواجه شد و بدون هيچ تزلزلي سينه سپر کرد و براي دفاع از جان فرزند رسول خدا خود را در معرض شمشيرهاي برهنه لشکريان يزيد قرار داد. او با اين که مورد عنايت يزيد قرار داشت و امان نامه برايش صادر و به اموال زيادي و عده داده شده بود، تنها به اين شرط که از خيمه گاه حضرت حسين عليه السلام فاصله بگيرد و دست از حمايت او بردارد، اما حبيب چون ديگر ياران باوفاي امام حسين عليه السلام در پاسخ به پيشنهاد سران سپاه يزيد گفت: لا عذر لنا عند رسول اللَّه صلي الله عليه و آله إن قُتِل الحسين عليه السلام و منّا عينٌ تُطرف حتي قُتِلوا حولَه؛ اگر حسين کشته شود و ما زنده باشيم هيچ عذري نزد رسول خداصلي الله عليه و آله نخواهيم داشت تا آن که کنار او کشته شويم.[5] . وي همچون ديگر ياران امام حسين عليه السلام تا آخرين نفس پايداري کرد و سرانجام در روز عاشورا در رکاب سيدالشهدا، شربت شهادت نوشيد.
حبيب فرزند مظاهر (مُظهَّر)[1] بن رِئاب اسدي کندي، کنيه اش ابوالقاسم از تابعين[2] عاليقدر و از خواص اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام و امام حسن و نيز از ياران باوفاي امام حسين عليهماالسلام به شمار مي آيد.[3] .
آگاهي حبيب از آينده خود
فداکاري حبيب در راه اهل بيت پيامبر
حبيب و دعوت از امام حسين به کوفه
حبيب و حمايت از مسلم بن عقيل
تلاش حبيب در بيعت مردم با امام
حبيب و دعوت از بني اسد
سخن حبيب با قره بن قيس
سخنان حبيب در عصر تاسوعا
شادي حبيب در شب عاشورا
حبيب در روز عاشورا
حبيب بر بالين مسلم بن عوسجه
دفاع حبيب به هنگام نماز ظهر امام
اندوه امام در شهادت حبيب
نزاع درباره سر بريده حبيب
فرزند حبيب به دنبال سر پدر
قاسم و انتقام خون پدر