حارث در سنين پيري و نصايح امام











حارث در سنين پيري و نصايح امام



روزي حارث همداني با جماعتي از شيعيان خدمت امير مؤمنان علي عليه السلام شرفياب شد، و اصبغ بن نباته مي گويد: من هم در ميان آن جماعت بودم و حارث پير و بيمار بود و به هنگام راه رفتن، کج و راست مي شد و عصا را بر زمين مي کشيد و بي اختيار به طرفي متمايل مي شد تا به خدمت آن حضرت رسيد. اصبغ گويد: حارث نزد اميرالمؤمنين عليه السلام قرب و منزلتي داشت و لذا به او فرمود: «کيف تجدک يا حارث؟ اي حارث همداني خود را چگونه يافتي؟» گفت: اي امير مؤمنان، زمانه مرا گرفته و خصومت و دشمني اصحابت سبب فزوني درد و رنج دروني من شده است.

حضرت عليه السلام فرمود: خصومت آنان در چه چيز است؟ گفت: در شأن و مقام تو، خصومت دارند و بليه و گرفتاري من از اين ناحيه است؛ زيرا بعضي درباره شما غلو نموده و در اين راه افراط مي کنند و بعضي ديگر بغض و دشمني را بالا برده اند و برخي در شک و ترديد مانده اند، نمي دانند که اقدام کنند و پيش بروند و يا امتناع کنند و بمانند.

حضرت عليه السلام فرمود:

فحسبک يا أخا همدان، الا انّ خير شيعتي النمط الاوسط، إليهم يرجع الغالي و بهم يلحق التالي؛

اي برادر همداني، همين قول تو را بس است، بدان که بهترين شيعه من جماعتي هستند که حد وسط را رعايت کنند و طريق وسط را از دست ندهند و غالي و دوست افراطگر بايد بازگردد و به جماعت حد وسط رجوع کند و دشمن و مبغض بايد برگردد و خود را به همين جماعت حد وسط ملحق کند.

گفت و گوي امام عليه السلام با حارث طولاني است که براي اختصار نمي آوريم.[1] .







  1. کشف الغمه (مترجم)، ج 1، ص 547 - 544.