حارث و حديث حضور امام بر بالين محتضر











حارث و حديث حضور امام بر بالين محتضر



حارث همداني مي گويد: شبي دير هنگام به محضر اميرالمؤمنين عليه السلام رسيدم، حضرت فرمود: چه چيزي باعث شد که تو در اين وقت شب به اين جا بيايي؟ گفتم: اي اميرمؤمنان! به خدا قسم حبّ و دوستي تو، مرا به اين جا آورد. حضرت در پاسخ او فرمود:

أما إني ساحدّثک لتشکرها، أما إنّه لا يموتُ عبدٌ يُحبّني فتخرُجُ نفسُه حتي يَراني حيث يُحبُّ، و لا يَموتُ عبدٌ يُبغِضُني فَتَخْرُجُ نُفسُه حتي يَراني حيثُ يَکره؛

اينک براي تو حديثي مي گويم که شکر آن را نمايي، اي پسر اعور! آگاه باش، بنده اي که مرا دوست دارد، نمي ميرد مگر آن که هنگام جان دادن مرا آن گونه که دوست دارد، خواهد ديد و هيچ بنده اي که مرا دشمن داشته باشد، نمي ميرد، مگر آن که هنگام جان دادن مرا همان طوري که دشمني دارد، خواهد ديد.[1] .

سيد بن محمد حميري همين حديث را اين گونه به شعر درآورده است:


قول عليٍ لحارث عجبُ
کَم ثَمّ اُعجوبةٌ له حَملا


يا حارِ هَمْدان مَن يَمُتْ يَرني
مِن مُؤمنٍ أو مُنافقٍ قُبُلا


يَعرفُني طَرفُهُ و أعرفُه
بنعتِهِ و اسمِه و ما عَملا


و انت عِندَ الصراطِ تَعرفُني
فلا تَخَف عثرةً و لا زَللا


أسقيک من باردٍ علي ظماء
تَخالُه في الحَلاوةِ العَسلا


أقول للنار حين توقف لِل
-عرض دَعيِه لا تَقربي الرجلا


دَعيِه لا تقربيه إنّ له
حَبْلاً بِحبلِ الوصِي مُتَّصِلا


هذا لنا شيعة و شيعتنا
أعطاني اللَّه فيهم الأملا[2] .


- گفتار علي عليه السلام به حارث شگفت انگيز بود که چه بسيار عجايبي است که امام به اجمال فرموده است.

- اي حارث همداني، هر کسي - مؤمن يا منافق - هنگام مرگ مرا مي بيند، روي به روي خواهد بود.

- با نگاهي مرا مي شناسد و من وي را به نام و شهرت و به کردار نيک و بدش مي شناسم، او را.

- و تو در صراط مرا مي شناسي، پس مترس از زمين خوردن و لغزش که سررشته تو محکم است.

- در حالي که تو تشنه هستي من از آبي گوارا سيرابت مي کنم که تصور کني آن آب در حلاوت و شيريني مانند عسل است.

- به آتش دوزخ - که در قيامت مهيا مي شود - خواهم گفت: بگذار او را رها کن و نزديک اين مرد مرو.

- و اين مرد را فروگذار و به او نزديک مشو که ريسمان وي با ريسمان وصي پيغمبر پيوند دارد.

- اين شيعه و دوست ما است و خداوند، اميد نجات شيعيان را به من داده است.[3] .

ارادت و اخلاص وي به اميرالمؤمنين عليه السلام و خاندان پيامبرعليهم السلام بسيار مشهور و معروف بود. اميرمؤمنان در حق او فرموده است:


ولو ان يوماً کنت بوّاب جنّة
لقلت لهمدان ادخلوا بسلام


- اگر من صاحب در بهشت بودم به طايفه «همدان» مي گفتم، با سلامت داخل بهشت شويد.[4] .







  1. رجال کشي، ص 89، ش 142.
  2. يک بيت آخر در اعيان الشيعه آمده و در اسناد ديگر نيست.
  3. امالي مفيد، مجلس اول، ص 7؛ کشف الغمه (مترجم)، ج 1، ص 547؛ اعيان الشيعه، ج 4، ص 370.
  4. سفينة البحار، ج 2، ماده همد، ص 722.