حارث بن زهير ازدي
طبري از «جندب بن عبداللَّه» نقل مي کند که: در جنگ جمل «عمرو بن اشرف» افسار و خِطام[1] شتر عايشه را گرفته بود و هيچ کس به او نزديک نمي شد، مگر اين که با شمشير «عمرو» کشته مي شد. در اين هنگام «حارث بن زهير» به طرف وي رفت و اين شعر را خواند: يا اُمَّنا يا خيرَ اُمٍّ نَعلَمُ و تُختَلَي هامَتُهُ و المِعصَمُ - اي مادر ما، اي بهترين مادري که مي شناسيم، آيا نمي بيني که چه دلاوراني زخم برمي دارند و مجروح مي شوند! - و سر و دست آنان بر زمين مي افتد. سپس حارث و عمرو بن اشرف به هم ديگر حمله ور شدند و آن قدر شمشير زدند تا اين که هردو روي زمين افتادند و جان دادند.
حارث بن زهير از اصحاب اميرالمؤمنين علي عليه السلام بود که در جنگ جمل به سال 36 هجري شهيد شد.
أما تَرينَ کم شُجاعٍ يُکلَمُ