جويريه بن مسهّر عبدي
جويريه بسيار مورد اطمينان و وثوق و علاقه مندي حضرت علي عليه السلام بود و از اصحاب سرّ آن حضرت به شمار مي آمد. روزي به او نگاه کرد و ندا کرد: «يا جويرية ألحق بي لا أباً لک، ألا تعلم أنّي أهواک و اُحبّک؟ اي جويريه! نزد من بيا، مگر نمي داني دلم هواي تو کرده و تو را دوست دارم.» بعد با نوک پا به جويريه زد و فرمود: «اموري را به تو مي گويم، تو آنها را حفظ کن.» و بدين ترتيب در اسرار امور با حضرت علي عليه السلام شريک شد و آگاه گرديد.[3] . راوندي در «الخرائج و الجرائح» مي نويسد: روزي، اميرمؤمنان عليه السلام به جويريه فرمود: «لتعتلنّ إلي العَتل الزنيم و ليقطعنَّ يدک و رِجلک، ثم لَيصلُبَنَّک؛ اي جويريه! تو به دست مردي پست فطرت و فرومايه کشته خواهي شد، او ابتدا دست و پاي تو را قطع مي کند، سپس تو را به دار مي آويزد.» مدتي بعد که زياد بن ابيه از طرف معاويه والي کوفه گرديد، وي را احضار کرد و دستور داد دست و پاي جويريه را قطع کردند و سپس او را به دار کشيدند.[4] .
وي از اصحاب امام علي عليه السلام و اعراب کوفه است[1] که در برخي جنگ هاي حضرت حضور داشت.[2] .