محبت خاندان جعده نسبت به اهل بيت











محبت خاندان جعده نسبت به اهل بيت



خاندان جعدة بن هبيره همواره از محبان و ياران اهل بيت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بودند و متقابلاً علي عليه السلام و فرزندانش آنان را مورد اعتماد خود مي دانستند. لذا براي گمراهي بني اميه از محل دفن حضرت علي عليه السلام چند مورد قبر ساختند و يکي هم در خانه جعده.

ابن ابي الحديد در ذيل خطبه 56 نهج البلاغه آورده است: شبي که اميرالمؤمنين علي عليه السلام به شهادت رسيد، فرزندانش تصميم گرفتند که مرقد مطهر آن حضرت را از بيم تعرض بني اميه و خوارج پوشيده دارند، از اين رو در همان شب دفن، مردم را نسبت به مزار او دچار تصورات گوناگون کردند. فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام نخست تابوتي را که از آن بوي کافور برمي خاست بر شتر نري نهادند و با ريسمان ها استوار بستند و در تاريکي شب همراه تني چند از افراد مورد اعتماد خويش آن را از کوفه بيرون فرستادند و خود شايع کردند که آن را به مدينه مي برند تا کنار مرقد فاطمه عليها السلام به خاک بسپارند. هم چنين استري بيرون آوردند که بر آن جنازه اي پوشيده و در پارچه اي پيچيدند و چنين تصور مي شد که مي خواهند جنازه را در حيره به خاک بسپارند، چند گور هم کندند يکي در مسجد کوفه، يکي کنار ميدان قصر - ساختمان حکومتي - يکي هم در حجره اي از خانه هاي خاندان جعدة بن هبيرة مخزومي و يکي در کنار ديوار خانه عبداللَّه بن يزيد قسري و يکي در کناسه و يکي هم در ثويبة، و بدين ترتبيب محل آرامگاه آن امام غريب بر مردم پوشيده ماند و از محل دفن او کسي به حقيقت جز پسرانش و برخي از ياران بسيار مخلص او آگاه نشد. آنان سحرگاهان آن شب - بيست و يکم ماه رمضان - پيکر شريف و مطهرش را از کوفه بيرون بردند و در نجف و همان که به «غري» معروف است بر طبق وصيت و عهدي که با آنان کرده بود به خاک سپردند و محل دفن او بر مردم پوشيده ماند. و از صبح آن روز شايعات مختلفي در محل دفن آن حضرت منتشر شد و گروهي هم مدعي شدند که همان شب جماعتي از قبيله طي، آن شتر را که همراهانش آن را گم کرده بودند، پيدا کرده و ديدند بر آن صندوقي است، گمان بردند که در آن مال و منال است وچون متوجه شدند، ترسيدند که از ايشان مطالبه شود، لذا صندوق را دفن کردند و شتر را کشتند و گوشت آن را خوردند. اين خبر ميان بني اميه شايع شد و آن را راست پنداشتند.[1] .







  1. شرح ابن ابي الحديد، ج 4، ص 81.