حمايت جاريه از امام نزد معاويه











حمايت جاريه از امام نزد معاويه



جاريه پس از شهادت اميرمؤمنان علي عليه السلام با معاويه ملاقاتي داشت و بين او و جاريه مطالبي در فضيلت اميرمؤمنان علي عليه السلام رد و بدل شده است.

جلال الدين سيوطي در «تاريخ الخلفاء» مي نويسد: جاريه بن قدامه بر معاويه وارد شد، معاويه از روي طعن و اعتراض به او گفت: اي جاريه، آيا تو همان کسي نيستي که در رکاب علي تلاش زيادي کردي و آتش فتنه او را شعله ور ساختي و در همه سرزمين هاي عربي به جولان پرداختي و خون اعراب را به ناحق ريختي؟[1] .

جاريه گفت: «يا معاويه، دع عنک علياً فما أبغضنا علياً منذ أحببناه، لا غششناه منذ صحبناه؛ اي معاويه، با علي کاري نداشته باش، به خدا سوگند از روزي که او را دوست داشته ايم، لحظه اي کينه اش را به دل راه نداده ايم، و از روزي که يار و حامي و مدافع او شديم، حتي يک لحظه هم به او خيانت نکرده ايم؛ بنابراين مواظب سخن گفتن خود باش و از او دست بردار.»

معاويه براي آن که عظمت او را بشکند و شخصيت او را پايين آورد به او گفت: واي بر تو اي جاريه، چه بسيار در نظر اهل و عشيره ات سبک و خوار هستي که تو را جاريه نام نهاده اند.

جاريه گفت: اتفاقاً اين موضوع در مورد تو صادق تر است؛ زيرا همان طور که مي داني تو را معاويه (ماده سگ) ناميده اند. معاويه با شنيدن اين جواب، به او پرخاش کرد و گفت: اي بي مادر. جاريه گفت: من مادر دارم و مادرم مرا براي شمشير زدن زاييد، همان شمشيري که در ايام صفين درد جراحاتش را کشيدي هنوز هم آن شمشير در دستان ما است.

معاويه گفت: مرا تهديد مي کني؟

جاريه گفت: تو نه با توسل به زور و اجبار به سلطنت رسيدي و نه با تکيه به عقل و خرد موفق به فتح و گشايش ممالک ما شدي، بلکه در قبال سلطنت و حکومت بر ما، به موازيني ملتزم شدي که بايد به آنها پاي بند باشي و تا زماني که به تعهدهاي خود عمل کني ما نيز به ميثاق خود وفادار خواهيم ماند و اگر بخواهي عهد خود را بشکني، بدان که در پشت سر خود ياران سلحشور و سپرهاي محکم و شمشيرهاي برنده بي شماري را براي چنين روزهايي نگه داشته ايم و اگر يک وجب دستِ خيانت به سوي ما دراز کني، ما با دستاني بلند، تو را آرام و به بدترين و مرگبارترين نوع خيانت گرفتار خواهيم ساخت.

معاويه چاره اي نديد جز آن که کوتاه بيايد و از تهديد و يا اهانت به جاريه خودداري کند و تنها به اين جمله بسنده کرد: «لا أکثر اللَّه في الناس امثالک؛ خداوند امثال تو را در ميان مردم زياد نکند. ولي جاريه او را سفارش به رعايت حقوق و گفتار معروف نمود.[2] .

ابن حجر عسقلاني مي نويسد: وفات جاريه در زمان «يزيد بن معاويه» اتفاق افتاده است.[3] .







  1. معاويه در اين گفتار، به مجاهدت هاي جاريه در سرکوب «بسر بن ارطاة» و ديگر غارت گران دست پرورده خود اشاره مي کند و همين سخن معاويه نشان دهنده عمق جراحت هايي است که توسط جاريه بر پيکر ارتش معاويه و سردار خون ريز و بي رحمش بسربن ارطاة و ابن حضرمي وارد شده است. درد و آلام سختي که توسط جاريه بر معاويه وارد شده بود پس از گذشت آن همه سال هنوز تسکين نيافته بود، لذا در اين ملاقات به آنها اشاره کرد.
  2. تاريخ الخلفاء، ص 176؛ ر. ک: عقد الفريد، ج 4، ص 27.
  3. تهذيب التهذيب، ج 2، ص 20.