جابر و ملاقات با امام باقر و آيه اطيعوا اللَّه











جابر و ملاقات با امام باقر و آيه اطيعوا اللَّه



يکي از رواياتي که به طور متواتر بين شيعه و سني نقل شده، ملاقات جابر بن عبداللَّه صحابي رسول خدا صلي الله عليه و آله با امام باقر عليه السلام است، اين ملاقات با خبر غيبي رسول خدا صلي الله عليه و آله است، اينک به بخشي از آن بسنده مي کنيم:

جابر نقل مي کند: وقتي خداوند آيه شريفه «أطيعوا اللَّه و أطيعُوا الرَّسول و اُولي الأمر مِنکم»[1] را بر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نازل کرد، عرضه داشتم: يا رسول اللَّه، خدا و رسولش را شناختيم، اولي الأمر چه کساني اند که خداي تعالي اطاعت آنان را با اطاعت خودش و شما مقرون ساخته است؟

حضرت صلي الله عليه و آله فرمود:

هم خلفائي يا جابر، و أئمة المسلمين من بعدي، اوّلهم علي بن أبي طالب ثم الحسن ثم الحسين ثم علي بن الحسين، ثم محمّد بن علي المعروف في التورية بالباقر، ستدرکه يا جابر، فاذا لقيته فاقرأه منّي السلام، ثم الصادق...؛

اي جابر، آنان جانشينان منند که پس از من پيشواي مسلمانند، اول ايشان علي بن ابي طالب است و پس از او فرزندش حسن و بعد از او فرزند ديگرش حسين، سپس علي بن الحسين، و بعد از او فرزندش محمد بن علي است که در تورات، باقر خوانده شده است (يعني شکافنده علم) تو او را درک مي کني و موقعي که او را ملاقات کردي سلام مرا به او برسان[2] و پس از او فرزندش صادق جعفر بن محمد است، و بعد از او فرزندش موسي بن جعفر است، سپس علي بن موسي فرزندش مي باشد و پس از او فرزندش محمد بن علي و بعد از او فرزندش علي بن محمد، باز فرزندش حسن بن علي است و پس از او هم نام من محمد است که نام او نام من است و کنيه او کنيه من است او حجت خدا در روي زمين و بقية اللَّه و خليفه خدا در ميان بندگان او فرزند حسن عسکري مي باشد.

ذاک الذي يفتح اللَّه تعالي ذکره، علي يديه مشارق الأرض و مغاربها، ذاک الذي يغيب عن شيعته و أوليائه غيبة لا يثبت فيها علي القول بامامته الّا من امتحن اللَّه قلبه للايمان؛

او آن کسي است که خداي تعالي مشرق و مغرب عالم را به دست او فتح مي کند، او غيبتي طولاني از شيعيان و دوستانش دارد که جز کساني که خدا قلب آنان را با ايمان آزموده به امامت او باقي نمي مانند.

جابر گفت: عرض کردم، يا رسول اللَّه، آيا در غيبت او بهره اي براي دوستان و شيعيانش خواهد بود؟

حضرت صلي الله عليه و آله فرمود:

اي و الذي بعثني بالنبوة، إنّهم يستضيئون بنوره و ينتفعون بولايته في غيبته کانتفاع الناس بالشمس و ان تجلاها (تحلاها) سحاب، يا جابر، هذا من مکنون سرّ اللَّه و مخزون علم اللَّه فاکتمه الا عن اهله؛

آري به آن خدايي که مرا به نبوت برگزيده است شيعيانش از نور وجودش استفاده مي کنند و از ولايت او بهره مند مي گردند همان طوري که مردم از خورشيد به هنگامي که در پس ابرها است بهره مي گيرند. سپس فرمود: اي جابر، اين مطلب از اسرار خدايي و از علوم پنهان خداوند است و آن را مکتوم بدار و به کساني که صلاحيت و لياقت ندارند، اظهار مکن.[3] .







  1. نساء 4، آيه 59 «اي کساني که ايمان آورده ايد از خدا و پيامبر و صاحبان امر از ميان خودتان، اطاعت کنيد.»
  2. در «بحارالانوار، ج 46، ص 227«آمده که فرمود: بعد از ملاقات با او ديگر عمري نخواهي کرد و از دنيا خواهي رفت.
  3. تفسير برهان، ج 1، ص 381؛ ر. ک: بحارالانوار، ج 46، ص 227؛ اصول کافي، ج 1، ص 304، کتاب الحجه باب الاشاره و النص عل علي بن الحسين؛ ارشاد مفيد، ج 2، ص 158؛ خرائج راوندي، ج 1، ص 269؛ معجزات الامام الباقر، ح 12؛ بحارالانوار، ج 46، ص 225.