تميم بن حذيم ناجي











تميم بن حذيم ناجي[1]



.

شيخ طوسي، او را از اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام به شمار آورده و مي نويسد: وي در برخي از جنگ هاي زمان حضرت حضور داشته است.[2] .

او از اهل قبيله «نصر» است و به نقلي در صفّين نيز حاضر بود.[3] .

نصر بن مزاحم در «وقعة صفين» رخدادهاي مهمي را از تميم نقل کرده که خود دليل روشني بر حضور و نزديکي با حضرت علي عليه السلام در آن جنگ است، اينک توجه شما را به يک نمونه از آن موارد معطوف مي داريم:

جابر بن يزيد جعفي از تميم بن حذيم نقل مي کند که او گفت: هرگاه اميرالمؤمنين عليه السلام در جنگ صفين قصد رفتن به ميدان رزم داشت، چون بر مرکب خود سوار مي شد به اسم خدا سوار مي شد و سپس مي گفت:

الحمد للَّه علي نعمه علينا و فضله علينا، «سبحان الّذي سَخَّر لنا هذا و ما کنّا له مُقرنين و إنّا الي ربنّا مُنقلبون»؛[4] .

حمد و ستايش بر خدايي که به ما نعمت داد و فضل و عنايتش را شامل ما نمود، پاک و منزه است خدايي که اينها را مسخّر ما ساخت و ما توانايي و قدرت حفظ و نگهداري آن را نداشتيم و بازگشت ما به سوي پروردگارمان است.

بعد حضرت رو به قبله مي ايستاد و دست هاي خود را به صورت دعا بلند مي کرد و چنين مي گفت: «بار پروردگارا، گام ها به سوي تو بازگردد، و بدن ها به زحمت افتد، و قلب ها به جانب تو فيض دهد، و دست ها به سوي تو بلند شود و چشم ها به جانب تو دوخته گردد؛ «ربّنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق و أنت خير الفاتحين؛ خدايا بين ما و قوم ما به حق داوري کن که تو بهترين پيروزي دهنده اي» برکت و فضل خداوند سير کنيد.

بعد مي فرمود: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر، يا اللَّه يا احد يا صمد، يا ربّ محمّد، بسم اللَّه الرحمن الرحيم، لا حول و لا قوة الا باللَّه العلي العظيم، الحمد للَّه رب العالمين الرحمن الرحيم، مالک يوم الدين، إيّاک نعبد و ايّاک نستعين» بعد فرمود: بار پروردگارا خطر ظالمان را از ما دور کن. تميم در پايان مي گويد: اين دعاها و آيات، شعار اميرالمؤمنين علي عليه السلام در صفين بود.[5] .







  1. در خلاصه علامه حلي و رجال ابن داود «حذلم» ذکر شده است.
  2. رجال طوسي، ص 36، ش 1.
  3. رجال برقي، ص 4.
  4. زخرف 42، آيه 13.
  5. وقعة صفين، ص 230.