بشر بن عسوس طائي
ألا يا ليتَ عيني هذه مثلُ هذه و يا ليت رِجلي ثمَّ طُنَّت بنصفها - اي کاش، چشم سالمم مثل ديگري کور مي شد و نمي توانستم بين مردم بروم مگر با عصاکش و راهنما. - و اي کاش پايم قطع مي شد، و اي کاش دستم قطع مي شد، سپس بازويم از بين مي رفت.[2] . اين شعر حکايت از اعتقاد قبلي و ايمان بشر در راه اميرالمؤمنين علي عليه السلام دارد.
«بشر بن عسوس»[1] از شاعران عرب و از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام است که در صفّين، جنگ سختي کرد و يک چشمش نابينا شد که در شعري آن را ستوده است که دو بيت آن چنين است:
و لم أمشِ بين الناس إلّا بقائد
و يا ليت کفّي ثَمّ طاحَت بساعدي