ابو الاسود در مسند قضا











ابو الاسود در مسند قضا



«ابن إخوه» حکايت مي کند: اميرالمؤمنين عليه السلام ابو الاسود دوئلي را به منصب قضا منصوب و پس از مدت کوتاهي او را عزل کرد. وقتي ابو الاسود فرمان عزل خود را شنيد، نزد امام رفت و علت را پرسيد. امام عليه السلام فرمود: اگر چه تو در دعواي خود صادق و در انجام وظيفه شرط امانت را رعايت کرده اي، لکن بازرسان من گزارش داده اند که در هنگام محاکمه، صداي تو بلندتر از صداي متخاصمان بوده؛ بدين جهت تو را عزل کردم.[1] .

ابوالاسود، خيرخواه امام بود، و نارسايي هايي که از برخي کارگزاران مشاهده مي کرد، گوشزد مي نمود؛ از جمله خبر خيانت ابن عباس به بيت المال و فرار او را به مکه گزارش کرد.[2] .

ابو الاسود در سوگ اميرالمؤمنين عليه السلام و بيعت با امام حسن عليه السلام

پس از شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام ابو الاسود بر فراز منبر رفت و خطبه جالبي ايراد کرد و چنين گفت:

اي مردم! مردي از دشمنان خدا که از دين خارج شده، اميرالمؤمنين عليه السلام را - که خداوند چهره اش را با کرامت گرداند و او را پاداش عنايت کند - در حالتي که براي تهجد و نماز شب به مسجد آمده بود و در شبي که اميد مي رفت، شب قدر باشد، به قتل رسانيد. آه! چه شهيد بزرگواري که خداوند مقتل و روحش را گرامي بدارد، همانا روحش با نيکي و پرهيزگاري و ايمان و احسان به سوي خدا عروج کرد و با خاموش شدن نورش، نور خدا در روي زمين خاموش گشت و بعد از اين، ديگر روشن نمي گردد و رکني از ارکان خدا از بين رفت که ديگر کسي مثل او نمي آيد. در مقابل اين مصيبت از خدا طلب صبر مي کنيم. «إناللَّه و انا اليه راجعون».

سلام و رحمت خدا بر آن و روزي که او به دنيا آمد و روزي که به شهادت رسيد و روزي که زنده و مبعوث خواهد شد.»

سپس بسيار گريست، بعد مردم را به امامت امام حسن عليه السلام سفارش کرد و مطالبي در عظمت حضرت حسن عليه السلام بيان کرد؛ به دنبال سخنان وي، مردم با امام حسن عليه السلام بيعت کردند.[3] وي سوگ سروده هايي هم در رثاي امام علي عليه السلام دارد.[4] .







  1. معالم القربه، ص 203.
  2. ر. ک: عقد الفريد، ج 4، ص 354.
  3. الاغاني، ج 12، ص 380.
  4. ر. ک: اعيان الشيعه، ج 7، ص 403 در مروج الذهب، ج 2، ص 428 و الاغاني، ج 12، ص 318.