اصبغ در جنگ جمل
ويلٌ اُمک کعب بن سور، لقد کان لک علم لو نفعک، ولکن الشيطان أضلَّک فأزلَّک، فعجلَّک إلي النار؛ اي کعب بن سور، واي بر تو و مادرت، تو داراي علم و دانش بودي، اي کاش اين علم به نفع تو بود، ولي شيطان گمراهت کرد و تو را به لغزش انداخت و به سرعت به آتش برد» سپس فرمود: «او را به حال خود رها کنيد.» سپس امام عليه السلام از کنار جسد بي جان طلحه عبور کرد و فرمود: ويلٌ اُمّک طلحة، لقد کان لک قَدَم لو نَفَعک، ولکن الشيطان أضلَّک، فأزَّلک فعجلَّک الي النار؛ اي طلحه، واي بر تو و مادرت، تو از سابقين در اسلام بودي، اي کاش اين سابقه در اسلام تو را سود مي بخشيد، اما شيطان گمراهت کرد و تو را به لغزش انداخت و تو را شتابان به دوزخ برد.[1] . از نقل اين داستان و داستان ديگر[2] معلوم مي شود، اصبغ بن نباته در جنگ جمل در رکاب مولايش حضرت علي عليه السلام فعاليت و تلاش چشم گيري داشته و همراه امام جنگيده است.
او از کساني است که در جنگ جمل در رکاب اميرالمؤمنين عليه السلام حضور داشته است. او نقل مي کند: چون مردم بصره شکست خوردند و پا به فرار گذاشتند، حضرت امير عليه السلام بر شهباء (استر پيامبر) سوار شد و از ميان کشته ها عبور کرد و چون از کنار جسد «کعب بن سور» قاضي مردم بصره گذشت، فرمود: او را بنشانيد. او را نشاندند، حضرت به جسد او خطاب کرد و فرمود: