جسارت به اميرالمؤمنين











جسارت به اميرالمؤمنين



اشعث در هر فرصتي موجبات آزار و اذيت اميرالمؤمنين عليه السلام را فراهم مي کرد که چهره تاريخ با رفتار چنين افراد دوچهره و منافق گونه سياه است از جمله کارهاي او اين است که امام حسن مجتبي عليه السلام نقل مي کند: اشعث پس از ماجراي خوارج در کوفه بالاي بام خانه خود مناره اي ساخته بود و اوقات نماز هرگاه صداي اذان را از مسجد جامع کوفه مي شنيد، بالاي مأذنه خود مي رفت و با صداي بلند به اميرمؤمنان عليه السلام خطاب مي کرد و مي گفت: «يا رجل، إنّک لکذّابٌ ساحر! اي مرد، تو بسيار دروغگو و ساحري!»

اميرالمؤمنين عليه السلام در مقابل اين جسارتِ غير مردانه، او را «عُنُق النار» نام نهاد، وقتي از حضرت سؤال کردند: عنق النار يعني چه؟ فرمود:

إنّ الاشعث إذا حضرته الوفاة، دخل عليه عنق من النار ممدودة من السماء فتحرقة فلا يدفن إلّا و هو فحمة سوداء؛

اشعث به موقع مردنش آتشي از آسمان مي آيد و او را مي سوزاند و او را دفن نمي کنند مگر اين که همچون زغال سياه خواهد بود.

امام مجتبي عليه السلام فرمود: آري، او به هنگام مرگ چنين شد.[1] .







  1. سفينة البحار، ج 1، ماده شعث، ص 703.